مخاطب۲۴، مریم ایران نژاد پاریزی - دانش اموخته مطالعات امریکای شمالی در یادداشتی در خصوص دلایل تاریخی، سیاسی و ژئواستراتژیک مداخله آمریکا در ونزوئلا و ارسال ناوهای جنگی به کارائیب برای مهار نفوذ چین و روسیه و کنترل منابع منطقه نوشت:
اواسط اوت امسال دولت ترامپ دست به استقرار ناوشکن و ناوهای جنگی در دریای کارائیب و نزدیک ونزوئلا زد و رسما ورود به مبارزه با کارتلهای مواد مخدر را اعلام کرد. در دولت اول ترامپ نیز گزینه نظامی علیه ونزوئلا مطرح بود. واکنش دولت مادورو دستور اماده باش به نیروهای نظامی و ارتش بود و دولتهایی، چون چین و روسیه دخالت در امور داخلی را محکوم و از تمامیت ارضی ونزوئلا دفاع کردند. اما ریشه مداخلات سیاسی و نظامی در امریکای جنوبی به کجا برمیگردد؟
قرن ۱۹ میلادی با استقلال بسیاری از کشورهای امریکای لاتین از استعمار اسپانیا و پرتغال همراه بود. جیمز مونرو رییس جمهور ایالات متحده متعهد شد در امور اروپا هیچ گونه دخالتی از سوی امریکا صورت نگیرد و متقابلا اروپا نیز در امور کشورهای تازه تاسیس قاره امریکا مداخله نداشته باشد. اعلامیه مونرو امریکای لاتین را حیاط خلوت ایالات متحده خوانده و «امریکا برای امریکاییها» به یک شعار تبدیل شد. طی جنگ سرد با حضور شوروی در منطقه و روی کار امدن دولتهای کمونیستی و چپگرا دلیل مداخله بیشتر ایالات متحده در این بخش از قاره شد و همچنان حساسیت ان حفظ و تقویت شد.
در دو دهه اخیر نیز، چین با سرمایهگذاری در بخش زیرساخت، انرژی و معادن، نفوذ اقتصادی و سیاسی چشمگیری در آمریکای لاتین پیدا کرده است که سبب واکنش امریکا به صورت تقویت روابط دیپلماتیک و افزایش حضور نظامی شده است. در بازه کنونی ارسال ناوهای جنگی به کارائیب برای مقابله با قاچاقچیان مواد مخدر، اصطلاحا نارکو- تروریستها و تهدید به براندازی دولت مادورو در حالی صورت گرفته که ونزوئلا به عنوان تولید کننده مهم این دسته از مواد مخدر شناخته نمیشود. پژوهشهای سازمان ملل و اداره مبارزه با مواد مخدر امریکا (DEA) نیز نشان میدهد مسیر اصلی ورود کوکائین به آمریکای شمالی از آمریکای مرکزی و اقیانوس آرام است، نه دریای کارائیب.
از جمله دلایل رسمی و غیررسمی اقدام به مداخله نظامی امریکا در منطقه و تلاش برای براندازی دولت فعلی ونزوئلا میتوان موارد زیر را برشمرد:
مواد معدنی کمیاب: ونزوئلا دارای ذخایر متنوعی از فلزات نادر و استراتژیک، چون بوکسیت، نیکل، طلا، لیتیوم و کولتان است. در چند سال گذشته، دولت مادورو قراردادهای معدنی با چین و روسیه امضا کرده تا منابع ارزی جدیدی در شرایط تحریمهای آمریکا بهدست آورد. طبق براوردهای سازمان زمین شناسی امریکا حدود ۸۵ درصد فراوری و ۶۰ تا ۷۰ درصد تولید مواد معدنی نادر در کنترل چین است که زنگ خطری برای صنایع تکنولوژی و نظامی و برنامههای فضایی و موشکی ایالات متحده است.
دولت ترامپ با سیاست «اول امریکا» متمرکز بر کاهش وابستگی صنعتی و تکنولوژیک به چین و امنیت زنجیره تامین مواد استراتژیک است. اهمیت این امر را در دیدار اخیر ترامپ و تاکایچی نخست وزیر ژاپن جهت کاهش وابستگی امریکا به چین در بخش مواد استراتژیک حیاتی و دیدار با شی جین پینگ رییس جمهور چین مبنی بر تعلیق محدودیتهای صادرات مواد الی کم یاب هم میتوان مشاهده کرد. در نتیجه حضور نظامی ایالات متحده در کارائیب را میتوان بخشی از راهبرد مهار نفوذ چین در «حیاط خلوت» سنتی واشنگتن دانست.
نفت: بزرگترین ذخایر نفتی (حدود ۲۰ درصد) جهان در ونزوئلا واقع شده است. نفتی که اصطلاحا فوق سنگین خوانده میشود و ساختار زمینشناسی این منابع استخراج آن را دشوار و پرهزینه کرده است، اما با توجه به تجربه ایالات متحده در استخراج نفتهای غیرمتعارف در دوران «انقلاب شیل»، شرکتهای آمریکایی از مهارت فنی لازم برای بهرهبرداری از چنین منابعی برخوردارند. تحریمهای آمریکا علیه شرکت نفت دولتی ونزوئلا باعث شد این کشور نتواند نفت خود را به پالایشگاههای تخصصی آمریکا صادر کند؛ در نتیجه، دولت ونزوئلا جهت کسب سرمایه و فناوری پالایش به چین و روسیه روی اورد. این امر، از منظر واشنگتن، به معنای گسترش نفوذ ژئواستراتژیک رقبا در حوزهای است که بهطور سنتی تحت نفوذ ایالات متحده تلقی میشود

کنترل کارائیب و حفظ هژمونی: استقرار نیروهای نظامی آمریکا در دریای کارائیب، علاوه بر اهداف ظاهری مقابله با قاچاق و تروریسم، به جهت تثبیت کنترل ژئواستراتژیک واشنگتن بر مسیرهای دریایی و حیاتی منطقه، حفظ برتری هژمونیک و جلوگیری از نفوذ قدرتهای رقیب نظیر چین و روسیه میباشد. آمریکا از طریق ناوگان کارائیب، بر مسیر نفت و گاز از ونزوئلا، مکزیک و خلیج مکزیک نیز نظارت دارد. این عمل نظارتی به چندین دلیل صورت میگیرد از جمله جلوگیری از تامین مالی دور زدن تحریمها و صادرات غیرقانونی ونزوئلا.
استقرار دولتی حامی ایالات متحده: یکی دیگر از اهداف سیاست ایالات متحده در ونزوئلا را میتوان تلاش برای استقرار دولتی همسو با منافع واشنگتن دانست. در این راستا، حمایت از چهرههایی مانند ماریا کورینا ماچادو از مخالفان سرسخت دولت مادورو، نشانگر تمایل آمریکا به انتقال قدرت در کاراکاس به جریانهای لیبرال - دموکراتیک است. چنین تغییری میتواند ضمن کاهش نفوذ روسیه و چین، مسیر بهرهبرداری از منابع نفتی و معدنی ونزوئلا را برای شرکتهای غربی هموار سازد. بازار و سرمایه گذاری: ایالات متحده با ابزارهایی مثل تحریم، حمایت از اپوزیسیون، رسانههای بینالمللی و سازمانهای مردمنهاد سعی دارد مسیر دموکراسی لیبرال را جایگزین مدلهای سوسیالیستی کند. قبل از تحریم ونزوئلا از سوی امریکا این کشور از بزرگترین صادرکنندگان نفت به امریکا بود. با روی کار ا
آمدن هوگو چاوز در ۱۹۹۹ و اجرای سیاستهای ضد آمریکایی و ملی سازی شرکتهای نفتی این بازار از دسترس ایالات متحده خارج شد. با اعمال تحریم ها، منابع ارزی دولت ونزوئلا محدود شده و بی ثباتی اقتصادی از اهرمهای فشار برای تغییر مسیر سیاسی و زمینه سازی برای نفوذ در آینده است. در پس پرده مبارزه با قاچاق مواد مخدر و براندازی دولت مادورو اهدافی در جهت تثبیت هژمونی امریکا و موازی با سیاستهای نومرکانتلیستی ترامپ قرار دارد که مشخصا محدود به منطقه امریکای جنوبی نیست و مانند همیشه پای رقبای سنتی در میان است.