مخاطب۲۴- ۱۱ سپتامبر روز جهانی بیخبری خوش خبری است.؟ میگویند امروز روز جهانی"No news is good news" است. به زبان خودمانی همان ضرب المثل معروف فارسی که میگوید بی خبری خوش خبری است". چه عبارت انگلیسی و چه مثل فارسی آن هر دو بر داشتن یا نداشتن خبر تاکید دارد.
البته هر کسی از نظر و دیدگاه خودش پاسخی در این خصوص دارد. اما از نظر نگارنده به عنوان فردی که سابقه کار خبری و روزنامه نگاری دارد باید کمی عمیقتر به موضوع پرداخت و این سوال مهم را پرسید که چرا "بی خبری خوش خبری است؟ " مگر اساسا خبر چه نقش مخربی در زندگی روزمره دارد که نداشتن آن خودش یک مزیت است و در فرهنگها مختلف روی بی خبری اشتراک جمعی وجود دارد؟ البته اگر به عنوان مدافع خبر بخواهیم بنویسیم باید بگوییم که نمیتوان از اوضاع و احوال شهر و کشور و جهان بی خبر ماند چرا که اخبار بر ذهن و روح افراد تاثیر میگذارد. در نظریه برجسته سازی رسانهها این عبارت مشهود است که میگویند ممکن است رسانهها نتوانند به ما بگویند که چگونه فکر کنیم، اما قطعا ما را به آن مسیری هدایت میکنند که به ما بگویند درباره چه چیزی فکر کنیم. در بعد تحول رسانهای نیز در دورهای به سر میبریم که بشر به مرحلهای از پیشرفت در تکنولوژیهای ارتباطی رسیده است که بر بعد مکان و زمان غلبه کرده است و با تغییر نقش مخاطبان سابق به کاربران فعلی به مدد دسترسی به تلفنهای همراه تئوری مرگ مخاطبان بیش از پیش جدی شده است و تولید خبر به امری عادی و عمومی تبدیل شده است و هر فردی با دسترسی به تلفن همراه میتواند نقش یک تولید کننده خبر را داشته باشد و رسانههای جریان اصلی مانند رادیو و تلویزیون نیز مشتریان اخبار شهروند خبرنگاران هستند. در بعد اجتماعی آن فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و تلفنهای همراه است که در لحظه کاربران را در جریان اخبار قرار میدهد و از سوی دیگر عجین شدن رسانههای همراه با زندگی ما ایرانیها است که منجر به تغییر عادت مصرف رسانهای شده است. شاید بیراهه نرفته باشیم اگر بگوییم در کمتر محفل و مجلسی است که صحبت از اخبار لحظهای نباشد یا شما افرادی را در کنار هم، اما سر در گوشی مشاهده نکنید؛ و این داستان پیر و جوان نمیشناسند. اما در مخالفت با رسانهها و در راستای بی خبری و خوش خبری مشاهده میکنیم یا میشنویم که گاهی اوقات افراد با پناه بردن به طبیعت و آنجا که امواج رسانهها از دسترس خارج میشود خود را به یک اجبار خودخواسته و محرومیت رسانهای و تحمیلی میسپارند تا کمی از اوضاع و احوال اطراف و دنیا بی خبر شوند، اما این بی خبری چندان نمیتواند دوام آورد چرا که به قول شاعر"نسزد زندگی و بی خبری". شاید آخرین دلیل برای موافقت با بی خبری استرسی است که اخبار منفی و به ویژه جنگها و نا آرامیها به بشر مدرن وارد میکنند و دنیای اطرافش را غرق در تصاویری از آشفتگی میسازند.
دکتر سید سجاد بالاد