مخاطب ۲۴، رونمایی از تانک تایپ ۱۰۰ و پلتفرمهای مرتبط با آن در رژه نظامی پکن، شاهدی آشکار بر این چرخش دکترین نظامی از تانکهای سنگین است. به جای تمرکز بر تعداد انبوهی از تانکهای اصلی میدان نبرد، چین اکنون بر خودروهایی سرمایهگذاری میکند که میتوانند در شرایط دشوار عملکرد بهتری داشته باشند. سرهی برزوتسکی، کارشناس خودروهای زرهی، معتقد است که اولویتهای نظامی چین تغییر کرده است. او میگوید: «چین دیگر به ناوگان عظیمی از تانکهای اصلی میدان نبرد نیازی ندارد، زیرا روسیه که زمانی محتملترین دشمن آن محسوب میشد، از صحنه خارج شده است. اکنون هند این نقش را بر عهده گرفته و از آنجایی که تنها مرز زمینی با هند کریدور لاداخ است، خودروهای سبکتر که بتوانند بهسرعت در جادههای کوهستانی جابهجا شوند، اهمیت بیشتری دارند.»
منطقه لاداخ با ارتفاع بیش از ۴۰۰۰ متر، محدودیتهای جدی برای عملکرد موتور و قدرت مانور تانکهای سنگینی مانند تایپ ۹۹A۲ ایجاد میکند. در مقابل، تانک متوسط جدید تایپ ۱۰۰ و تانک سبک تایپ ۱۵ طوری طراحی شدهاند که قدرت و تحرک خود را در شرایط ارتفاع بالا حفظ کنند و همزمان از قدرت آتش کافی برای مقابله با زرهپوشهای هندی در هیمالیا برخوردار باشند. برزوتسکی همچنین به نقش این تانکها در سناریوی حمله به تایوان اشاره میکند: «این تانکها برای پیادهسازی از کشتیها در موج دوم حمله احتمالی به تایوان بسیار مناسبتر هستند.» توانایی انتقال تانکهایی که قدرت آتش و تحرک را با هم ترکیب میکنند، برای حفظ شتاب در هرگونه عملیات آبی-خاکی برای ارتش چین حیاتی است.
تکامل نیروهای زرهی چین، بازتابی از تغییر دیدگاه این کشور نسبت به روسیه است. برای دههها، پکن لشکرهای تانک خود را برای نبردهای گسترده احتمالی در استپهای مغولستان یا سیبری آماده میکرد. به گفته برزوتسکی، این مفهوم اکنون منسوخ شده است. او استدلال میکند: «روسیه امروز به یک دستنشانده تبدیل شده که بهشدت به چین وابسته است. اگر پکن بخواهد سرزمینهایی را که روسیه در قرنهای ۱۷ تا ۱۹ تصرف کرده بود پس بگیرد، میتواند این کار را با ارائه یک وام کلان جنگی به مسکو انجام دهد؛ وامی که روسیه قادر به بازپرداخت آن نخواهد بود. در آن صورت، بازپرداخت به شکل واگذاری قلمرو خواهد بود.»
از این منظر، چین دیگر برای درگیری احتمالی با روسیه به تشکیلات زرهی سنگین نیازی ندارد و میتواند از اهرمهای سیاسی و اقتصادی برای دستیابی به اهداف خود در سیبری و آسیای مرکزی استفاده کند. در عوض، منابع نظامی خود را برای تهدیدهای فوریتری مانند هند و تایوان اولویتبندی میکند. این چرخش دکترینال نشان میدهد که پکن برای کیفیت، سازگاری و طراحی ماموریتمحور ارزش بیشتری نسبت به مفاهیم سنتی قدرت آتش انبوه قائل است.