مخاطب ۲۴، به گزارش سی ان ان، این هفته ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، پیامی روشن برای اوکراین و متحدان اروپایی آن داشت: مسکو میتواند به جنگ ادامه دهد، زیرا دوستان قدرتمندی دارد.
رهبر روسیه در چین، در کنار مردانی ایستاد که به او امکان دادهاند جنگ علیه اوکراین را اینچنین طولانی و شدید ادامه دهد: شی جینپینگ رهبر چین، نارندرا مودی نخستوزیر هند، مسعود پزشکیان رئیسجمهور ایران و کیم جونگ اون رهبر کره شمالی.
بیش از سه سال از جنگی که پوتین زمانی تصور میکرد با تسلط سریع بر همسایهای کوچکتر و ضعیفتر تمام میشود گذشته است. بدون پول چین و هند، تسلیحات ایران و تا حدی نیروی انسانی از کره شمالی، روسیه قادر به ادامه نبرد نمیبود.
اما پیام نشست و رژه نظامیای که این هفته توسط چین برگزار شد، فراتر از جنگ اوکراین بود.
رهبران حاضر در چین ممکن است در همه مسائل توافق نداشته باشند و حتی شاید چندان علاقهای به یکدیگر نداشته باشند. اما آنان این فرصت تاریخی را میبینند که سلطه غرب بر صحنه جهانی را پایان دهند؛ چیزی که اروپا از آن بیم دارد.
این رویدادها یادآوری آشکاری بود از اینکه چرا اروپا باید امنیت خود را دوباره تعریف کند. در سالهای اخیر اروپا کوشید پوتین را منزوی و اقتصاد روسیه را تضعیف کند و همزمان با این واقعیت روبهرو شد که شاید دیگر نتواند همواره روی ایالات متحده بهعنوان متحدی پایدار حساب کند.
با این حال، پوتین در کنار قدرتمندترین رهبران جهان ایستاده بود و دوستیهای خود را دوباره تأیید میکرد.
ناتیا سکوریا، پژوهشگر مؤسسه سلطنتی خدمات متحد (RUSI)، به CNN گفت: «روسیه میخواهد نشان دهد که اگرچه از دنیای غرب منزوی شده، هنوز هم شرکا و متحدانی دارد که اقتصادهای قدرتمندی هستند؛ و این انزوا به معنای فروپاشی اقتصاد روسیه یا ناتوانی در ادامه جنگ نیست.»
نظم بینالمللیای که پس از پایان جنگ سرد شکل گرفت، آشکارا در معرض فروپاشی قرار دارد.
ایالات متحده تحت رهبری دونالد ترامپ و شعار «اول آمریکا» از صحنه جهانی عقبنشینی کرده است. در همین حال، اروپا با مشکلات داخلی خود از جمله رشد ملیگرایی افراطی و فشارهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکند.
روسیه، چین، هند و سایر کشورهایی که علاقهای به جهان تحت سلطه آمریکا نداشتند، ناگهان فرصتی تازه دیدند.
جان لاگ، رئیس اندیشکده مرکز استراتژیهای نوین اوراسیایی، به CNN گفت: «سلطه تثبیتشده غرب در روابط بینالملل در حال افول است و آنها این فرصت را میبینند که نظام جهانی را بهطور جدی بازطراحی کنند.»
این هفته این جاهطلبیها آشکار شد. حتی ترامپ هم پیام را دریافت کرد و در پیامی به شی نوشت: «لطفاً گرمترین سلام مرا به ولادیمیر پوتین و کیم جونگ اون برسانید، همانطور که علیه ایالات متحده توطئه میکنید.»
با وجود لبخندها و دست دادنهای اخیر، ناظران میگویند رویکرد چین و هند به جنگ اوکراین در اصل بر واقعگرایی استوار است.
این دو کشور پیوسته بر بیطرفی خود در جنگ تأکید میکنند، اما همزمان با ارائه حمایتهای مالی، آتش جنگ را زنده نگه میدارند.
وقتی غرب تحریمهای نفتی علیه مسکو اعمال کرد، چین و هند وارد عمل شدند و نفت ارزان روسیه را خریداری کردند. آنان انرژی ارزان به دست میآورند، اما موضوع فقط پول نیست.
هیچیک از دو کشور حاضر به رویارویی مستقیم با غرب نیستند، اما هر دو خشنودند که روسیه دستورکار ضدغربی را پیش میبرد.
سکوریا گفت: «چین در زمینه چندقطبیسازی و کاهش نفوذ غرب بسیار به روسیه نزدیکتر است. این همسویی هم جنبه ایدئولوژیک دارد و هم منافع اقتصادی محض.»
لاگ افزود: «این رویکرد روسیه به نفع هند هم هست. آنها بدشان نمیآید روسیه این نقش را بازی کند که از جنوب جهانی دفاع میکند و میکوشد ساختار حکمرانی جهانی را به گونهای تغییر دهد که با اقتصادهای در حال رشد و جمعیتهای بزرگ هماهنگتر شود.»
چین و هند اکنون بزرگترین خریداران نفت و زغالسنگ روسیه هستند و چین دومین واردکننده بزرگ گاز و محصولات نفتی روسیه است.
افزون بر این، طبق گزارش وزارت خزانهداری آمریکا، شرکتهای چینی و هندی قطعات و فناوریهای دوگانهای را به روسیه میرسانند که هم مصرف غیرنظامی و هم نظامی دارد – مانند تراشهها و تجهیزات مخابراتی که روسیه به دلیل تحریمهای غرب نمیتواند از جاهای دیگر بخرد.
لاگ گفت: «کافی است به تعداد قطعات چینی در پهپادهای روسی که بر فراز اوکراین ظاهر میشوند نگاه کنید تا ببینید چین چه نقش مهمی در تأمین دارد.»
اوکراین و متحدان اروپاییاش هنوز نمیخواهند چین و هند را کاملاً نادیده بگیرند، زیرا میدانند اگر کسی بتواند واقعاً بر پوتین فشار بیاورد که جنگ را پایان دهد، آن کشور احتمالاً چین خواهد بود و شاید تا حدی هم هند.
در مقابل، ایران و کره شمالی آشکارا در کنار روسیه ایستادهاند. این دو کشور که خود به خاطر برنامههای هستهای و سایر فعالیتها از سوی غرب منزوی و تحریم شدهاند، چیزی برای از دست دادن ندارند.
ایران در ماههای نخست جنگ کمک شایانی به روسیه کرد؛ هم با انتقال تجربه کاهش اثر تحریمها و هم با ارائه سلاحهای حیاتی، از جمله پهپاد شاهد که شیوه جنگ روسیه در اوکراین را دگرگون کرد.
دو کشور حتی توافقنامه جدیدی امضا کردند و رزمایشهای مشترک برگزار کردند.
با این حال، تهران بهسختی دریافت که اتحاد با روسیه محدودیتهای جدی دارد. پوتین در تابستان گذشته، زمانی که ایران زیر حملات اسرائیل و سپس آمریکا قرار گرفت، کمکی نکرد. همچنین هنگام سرنگونی رژیم بشار اسد در دسامبر – که زمانی متحد کلیدی هر دو کشور بود – نیز دخالت نکرد.
برای کره شمالی، رابطه با روسیه بیشتر جنبه معاملاتی دارد. روسیه به نیرو نیاز دارد و کره شمالی شاید تنها کشوری باشد که از نظر سیاسی میتواند مردم خود را به جنگی با تلفات سنگین بفرستد.
سکوریا گفت: «آنها چیز زیادی برای از دست دادن ندارند؛ هیچ افکار عمومی یا مقاومت داخلی وجود ندارد که بتواند با تصمیم کیم برای اعزام نیرو به اوکراین مخالفت کند.»
استقبال گرم از پوتین در چین و نمایش قدرت نظامی و دیپلماتیک در این رویدادها، حامل پیامی روشن بود:
لاگ گفت: «ما اینجا نمادی از گروهی از کشورها داریم که شاید بهترین دوستان هم نباشند، اما منافع مشترک راهبردی دارند و میتوانند همسو شوند و به آمریکا و متحدانش نشان دهند که نیرویی جدی هستند.»
او افزود: «این دستکم نگرانکننده و شاید آزاردهنده است، اما پرسش اینجاست که آیا این اتحاد پایدار خواهد بود؟»
تحولات نمایش دادهشده در چین یکشبه رخ ندادهاند. اروپا در زمان حمله تمامعیار روسیه به اوکراین غافلگیر شد، اما اکنون تغییر کرده است.
لاگ گفت: «اکنون میبینیم اروپا چه در چنته دارد. در زمینه دفاعی تغییرات شگرفی در اروپا رخ داده است.»
چیزهایی که تا چند سال پیش غیرقابل تصور بود – مانند تغییر قانون اساسی آلمان برای افزایش هزینههای دفاعی یا پیوستن کشورهای بیطرفی، چون سوئد و فنلاند به ناتو – اکنون واقعیت یافتهاند.
به گفته تحلیلگران، نزدیکی پوتین با شی و مودی گرچه موجب نگرانی در اروپا شد، اما این اتحاد بیشتر بر اساس نیاز، واقعگرایی اقتصادی و فرصت شکل گرفته است، نه بر اساس دوستی عمیق.
لاگ گفت: «این یک رابطه کارکردی است، نه بر پایه محبت متقابل قوی. این اتحاد منافع است نه اتحاد کشورها؛ و منافع میتوانند تغییر کنند؛ سه سال و نیم آینده دولت ترامپ میتواند شاهد رویدادهای بسیاری باشد.»
او در پایان افزود: «ما هنوز در نقطهای نیستیم که بگوییم بازی تمام است، فقط به این دلیل که چند رهبر نامطلوب در چین برای یک جشن بزرگ گرد هم آمدهاند.»
منبع: سی ان ان