سفر پزشکیان به پاکستان، به گزارش مخاطب۲۴، سفر اخیر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، به پاکستان در روزهای ۱۱ و ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، نقطه عطفی در روابط دوجانبه تهران و اسلامآباد محسوب میشود. این سفر که به دعوت شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، انجام شد، نهتنها یک دیدار تشریفاتی نبود، بلکه پیامی روشن از عزم دو کشور برای ارتقای روابط به سطحی استراتژیک و راهبردی داشت. در شرایطی که منطقه جنوب و غرب آسیا و حتی جهان شاهد تحولات ژئوپلیتیکی عمیقی است، این سفر نشاندهنده رویکرد جدید ایران در دیپلماسی منطقهای و تلاش برای تقویت همکاری استراتژیک همهجانبه با همسایگان است.
روابط ایران و پاکستان به سال ۱۹۴۷، همزمان با استقلال پاکستان، بازمیگردد. ایران نخستین کشور مسلمانی بود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت. در دهههای نخست، روابط دو کشور ماهیتی برادرانه داشت و همکاریهای فرهنگی، مذهبی و اقتصادی در سطح قابلتوجهی جریان داشت. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران (۱۹۷۹) و سپس ورود پاکستان به ائتلافهای امنیتی تحت رهبری آمریکا، شکافهایی در روابط دو کشور پدید آمد، اما اشتراکات ژئواستراتژیک و همسایگی، همواره دو طرف را وادار به تعامل کرده است. از دهه ۹۰ میلادی، با بروز ناامنیهای مرزی، افزایش فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بلوچستان، و نیز رقابتهای منطقهای ایران و عربستان که پاکستان را نیز تحتتأثیر قرار داد، روابط تهران و اسلامآباد دستخوش فراز و نشیب شد. بااینحال، دو کشور هیچگاه از مسیر دیپلماسی خارج نشدند و همواره تلاش کردهاند بهرغم اختلافات، همکاری را حفظ کنند.
دکتر پزشکیان در کارزار انتخاباتی خود بر بازسازی روابط ایران با همسایگان، توسعه دیپلماسی منطقهای و تمرکز بر ظرفیتهای اقتصادی تأکید کرده بود. حال، انتخاب پاکستان بهعنوان نخستین مقصد خارجی، هم جنبه نمادین دارد و هم پیام روشنی به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مخابره میکند: ایران جدید، دیپلماسی را بر پایه منافع مشترک، همکاریهای اقتصادی و امنیت جمعی بازتعریف میکند. این سفر در حالی انجام شد که منطقه در وضعیت خاصی به سر میبرد؛ از جنگ غزه و افزایش تنش میان ایران و اسرائیل گرفته تا تحولات پیچیده در افغانستان و تلاش قدرتهای جهانی برای تغییر نظم موجود در آسیای جنوبی و غرب آسیا. در این شرایط، گشودن صفحهای جدید در روابط تهران و اسلامآباد، میتواند تأثیراتی فراتر از مناسبات دوجانبه داشته باشد.
یکی از اصلیترین اهداف این سفر، تلاش برای افزایش حجم مبادلات تجاری دو کشور تا سطح ۱۰ میلیارد دلار در سال است. در حال حاضر، سطح تجارت دوجانبه حدود ۳ میلیارد دلار برآورد میشود؛ رقمی که بههیچوجه با ظرفیتهای اقتصادی دو کشور و جمعیت بالای پاکستان (بیش از ۲۴۰ میلیون نفر) همخوانی ندارد. باتوجهبه تحریمهای بینالمللی علیه ایران، گسترش روابط با همسایگانی، چون پاکستان میتواند مسیر مؤثری برای خنثیسازی اثرات تحریمها و ایجاد بازارهای جایگزین صادراتی باشد. پاکستان، با بازار نسبتاً باز و نیاز شدید به انرژی، یکی از گزینههای راهبردی برای صادرات گاز، برق و سایر کالاهای ایرانی است. در جریان این سفر، امضای ۱۲ سند همکاری در حوزههای تجارت، انرژی، فناوری اطلاعات، حملونقل، گردشگری و آموزش عالی نشاندهنده اراده سیاسی و اقتصادی تهران و اسلامآباد برای ارتقاء سطح روابط اقتصادی به سطحی پایدار و ساختاریافته بود.
امنیت مرزی یکی از چالشهای دیرینه روابط ایران و پاکستان بوده است. طی دو دهه گذشته، فعالیت گروههای تروریستی و جداییطلب در نواحی مرزی دو کشور، باعث بیاعتمادی و تنشهای امنیتی متقابل شده بود. ایران بارها پاکستان را به سهلانگاری در مهار این گروهها متهم کرده، و در مقابل، پاکستان نیز نسبت به نقش برخی جریانهای فعال در سیستان و بلوچستان حساسیت داشته است. بااینحال، اکنون هر دو کشور به این درک مشترک رسیدهاند که امنیت مرزها، پیشنیاز توسعه اقتصادی و ثبات سیاسی است. در وضعیت کنونی، و بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، نگرانیها درباره نفوذ سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در مناطق مرزی افزایشیافته است. تهران معتقد است این گروهها میتوانند ابزار ناامنی علیه ایران باشند. در همین چارچوب، همکاریهای اطلاعاتی، تقویت سازوکارهای مشترک امنیتی، و حتی امکان تشکیل یگانهای مرزی مشترک، از جمله پیشنهاداتی است که در این سفر میتواند حائز اهمیت بوده باشد. اما هدف راهبردی ایران، حذف کامل تهدیدات مرزی با همکاری اسلامآباد است.
یکی از نمادهای فرهنگی این سفر، حضور دکتر پزشکیان در آرامگاه علامه اقبال لاهوری بود؛ شاعر و اندیشمند بزرگ پاکستانی که شعر فارسی و تفکر دینی را در هم آمیخت و یکی از نظریهپردازان اتحاد جهان اسلام محسوب میشود. این اقدام حامل پیامی روشن بود: دیپلماسی فرهنگی، مکمل سیاست رسمی است. اشتراکات زبانی، مذهبی، فرهنگی و تمدنی میتواند زمینهساز روابطی عمیقتر و مردمیتر میان ایران و پاکستان باشد. توسعه همکاریهای دانشگاهی، تبادل دانشجو، ترویج زبان فارسی و گسترش فعالیت رایزنیهای فرهنگی بخشی از این مسیر است.
یکی دیگر از اهداف سفر، تقویت وحدت اسلامی میان دو کشور مهم شیعه و سنی در منطقه است. در شرایطی که برخی جریانهای تکفیری و بازیگران خارجی به دنبال اختلافافکنی میان مسلمانان هستند، همکاری تهران و اسلامآباد برای تقویت گفتمان وحدت و مقابله با افراطگرایی، اهمیت دوچندانی دارد. هم ایران و هم پاکستان قربانی حملات تروریستی و فرقهگرایی بودهاند و در موقعیتهایی مانند تحولات افغانستان، عراق، سوریه یا فلسطین، اشتراک نظرهای زیادی در حمایت از مردم مظلوم منطقه دارند. اکنون، تهران و اسلامآباد میکوشند از موضع مشترک اسلامی، صدای وحدت و همبستگی را تقویت کنند.
یکی از مهمترین مسائل امنیتی و ژئوپلیتیکی منطقه، وضعیت افغانستان است. هم ایران و هم پاکستان، مرز طولانی با این کشور دارند و از پیامدهای ناامنی، مهاجرت، تروریسم و بیثباتی سیاسی در این کشور متأثر میشوند. درگذشته، دیدگاههای متفاوتی نسبت به طالبان در دو کشور وجود داشت، اما اکنون گرایش به همکاری و تدوین راهبرد مشترک در حال تقویت است. تهران و اسلامآباد بهدرستی دریافتهاند که بدون نقشآفرینی فعال در افغانستان، نه امنیت مرزها تضمین میشود و نه نظم پایدار منطقهای ممکن خواهد بود که در این سفر، بر لزوم هماهنگی امنیتی، کمک به روندهای سیاسی در افغانستان و جلوگیری از گسترش افراطگرایی میتواند موردتوجه قرار گرفته باشد.
بااینحال با نگاهی واقعگرایانه، میتوان گفت روابط ایران و پاکستان وارد مرحلهای جدید شده که بیش از هر زمان دیگر بر عملگرایی و همکاریهای ملموس اقتصادی و امنیتی استوار است. تغییر رویکرد تهران بهسوی دیپلماسی آرام، در کنار نیاز پاکستان به تنوعبخشی به منابع انرژی و تقویت پیوندهای منطقهای، زمینه را برای توسعه روابط فراهم کرده است. در نتیجه باید گفت که سفر دکتر پزشکیان به پاکستان آغازگر مرحلهای نو در روابط دو کشور بود؛ مرحلهای که در آن نگاه از سطحی شعاری به سطحی راهبردی تغییر کرده و محور همکاریها بر اساس واقعیتهای منطقهای، ظرفیتهای اقتصادی، چالشهای امنیتی مشترک و منافع بلندمدت شکلگرفته است. برخلاف سفرهای پیشین مقامات ایرانی به اسلامآباد که عمدتاً در فضای شعاری یا تاکتیکی صورت میگرفت، این سفر حامل ارادهای جدی برای نهادینهسازی روابط استراتژیک بود. اکنون باید دید آیا این اراده سیاسی به اقدامات عملی، پروژههای مشترک، و سازوکارهای نهادی تبدیل خواهد شد یا خیر. درهرصورت، در نظم جدیدی که در غرب و جنوب آسیا در حال شکلگیری است، همکاری راهبردی ایران و پاکستان میتواند معادلات منطقهای را دگرگون کند_ بهویژه اگر با درایت، پیوست اقتصادی و پایداری سیاسی همراه باشد.