src="/files/fa/news/e: 13.3333px; line-height: 23.3333px; text-align: justify; background-color: rgb(255, 255, 255);">به گزارش روابط عمومي جبهه تدبير و توسعه ايران اسلامي و به نقل از اعتدال، دلواپسان در سال های اخیر هر روز بهانه ای علم کرده تا علی رغم حمایت های صریح رهبری از تیم مذاکره کننده هسته ای را تخطئه و مورد حملات خود قرار دهند.
یک روز مذاکرات هسته ای را بی نتیجه تلقی می کردند و روز دیگر توافق ژنو را معاهده ترکمانچای می خواندند. یک روز بیانیه لوزان را از موضع ضعف تفسیر کرده و روز دیگر برجام را توافقنامه ای ننگین بر شمرده و بار دیگر قدم زدن ظریف با کری را ضدانقلابی عنوان کردند. از راه انداختن کمیسیون ویژه برجام تا دعوت های پیاپی از جلیلی برای حمله به برجام. روزی دلواپس سوئیفت شده و روزی دلواپس ایرباس و روز دیگر دلواپس نفوذ و رخنه.
چند روز پیش نیز اظهارات سیف در آمریکا درباره تعهدات بانکی در پسابرجام را بهانه جدیدی برای حمله به دولت و تیم مذاکره کننده و برجام یافته و عقده های فروخفته حاصل از شکست های سیاسی را دوباره بر سر برجام خالی کردند. از عدم تاثیر و موفقیت برجام گفتند و رسانه های پرشمارشان که به مدد یارانه های بی حدو حصر دولت احمدی نژاد رشد کرده، بر این طبل تو خالی کوفتند. صداو سیما نیز با تمام قوت در این مدت به عنوان رسانه ای جناحی، وظایف حزبی خود را به خوبی انجام داده و به مثابه تریبونی در دست اقلیت، نقشی ماندگار در القای تفکر دلواپسی به مخاطبان خود کوشید.
آخر سر هم ماجراي پرداخت دو ميليارددلار غرامت از داراييهاي بلوكهشده ايران در آمريكا دستاويز دیگری براي مخالفان دولت شده تا نشان دهند برجام نتوانسته موفقيتآميز باشد. دلواپسان بار دیگر شروع به انتقاد از سیاست های خارجی دولت پرداخته و رسانه های زنجیری آنها دوباره به تحلیل و تفسیر یک جانبه خود قرار دادند.
غافل از این که این اقدام نیز شاهکاری دیگر از دولت محبوب دلواپسان بوده است. در حقیقت دولت احمدی نژاد هنگام خرید اوراق بهادار و سرمایهگذاریهای دلاری، سهلانگاری کرده و دقت کافی و احتیاطهای لازم صورت نگرفته است.
در اوج حملات دلواپسان به دستگاه دیپلماسی، ولیاله سیف برگی دیگر از این ماجرا را رو کرد که نشان میدهد باز هم پاي دولت احمدينژاد در ميان است. رئيس كل بانك مركزي در واكنش به توقیف بیش از دو میلیارددلار از داراییهای کشورمان با حکم دیوانعالی آمریکا به بهانه واهی مشارکت ایران در انفجار پایگاه تفنگداران دریایی آن کشور در بیروت، گفت: «متأسفانه در دولت گذشته باوجود هشدارهای دلسوزانه کارشناسان و مدیران بانک مرکزی مبنیبر پرهیز از سرمایهگذاری روی اوراق بهادار دلاری و اینکه این رفع ممنوعیت دائمی نیست، این اوراق را خریداری کردند و اینگونه زمینه تضییع حقوق ملت ایران را پدید آوردند.»
گويا در تمام سهلانگاريها و تخلفها هميشه بايد نام دولتهاي احمدينژاد بدرخشد و كوتاهي هم در اين زمينه صورت نگيرد؛ حمید بعیدی نژاد، مدیرکل سیاسی و امنیت بینالملل وزارت امور خارجه نیز تاکید کرد: «دخالت و رأی دیوان عالی آمریکا بهعنوان عالیترین مرجع قضایی آمریکا بعد از رای دادگاه اولیه و بهدنبال اعتراض بانک مرکزی ایران در سال 1391 صورت گرفت و عملا هر گونه انتخابی را از دست دولت ایران و امکان دخالت سیاسی از بین برد. این اتفاق بیش از یکسال قبل از شروع حتی مذاکرات تفاهم ژنو بود.»
اسحاق جهانگیری با اشاره به ذوق زدگی برخی از احتمال ارتباط مصادره دارایی های ایران در خارج از کشور اعلام کرد: «دولت فعلی در این اتفاق نقشی نداشته بلکه در دولت قبل در دورهای تصمیم گرفته شد بخشی از منابع بانک مرکزی در اروپا مدیریت شود. بنابراین با بی تدبیری کامل دو میلیارد دلار اوراق آمریکایی خریداری شد و در بانک اروپایی نگه داشته شد، بنابراین آمریکا به راحتی توانست ابتدا این اوراق را مسدود کرده و سپس آنها را مصادره کند.»
هنوز یادمان نرفته است در زمان سعید جلیلی مذاکرات هسته ای تنها به انتخاب محل بعدی مذاکرات ختم می شد. حال چگونه است که مسببان اصلی تحریم ها و بلوکه شدن دارایی های ایران این گونه از اقدامات تیم مذاکره هسته ای در اجرای برجام آشفته اند و آن را وادادگی دستگاه دیپلماسی می دانند؟ اما بار دیگر دلواپسان و رسانه های آنان فرار رو به جلو را ترجیح داده و همچنان با مشوش کردن فضای سیاسی کشور سعی دارند سرپوشی بر اقدامات سهل انگارانه دولت قبل بگذارند. مخالفان برجام در این مورد نیز همانند موارد گذشته و با رو شدن اشتباهات محاسباتی شان، دست پیش را گرفته اند و به جای پذیرفتن خطای خود و دولت محبوبشان، حجم انتقادها از دولت و برجام حاصله از تدبیر مردان هسته ای اش را افزایش داده اند.
واقعیت آن که دلواپسان نشان داده اند در مقابل هیچ گونه برهان و دلیل قاطعی کوتاه نخواهند آمد و با بهانه های واهی به مخالفت با برجام ادامه خواهند داد. مسلم این که اگر ذره ای به استدلال و منطق پای بند بودند، دولتی چون دولت های نهم و دهم با آن سابقه فسادهای عظیم مالی و اقتصادی و ندانم کاری های سریالی و شخصی چون محمود احمدی نژاد را با آن ضربه های مهلک بر پیکره اقتصاد، فرهنگ، سیاست و اجتماع ایرانی مورد حمایت قرار نمی داند.
متاسفانه آنچه از شواهد برمیآید، آن است که از دست رفتن منافع عده ای در غارت ثروت ملی ایران در این مخالفت ها نقش بسزایی دارد. همان کسانی که تا دیروز پول نفت را ارث پدری خویش می دانستند در زمان تحریم دلالی ها می کردند، مطمئنا باید از این که دستشان از این منبع عظیم کوتاه گشته، به مخالفت با برجام بپردازند. به خوبی می توان دست های آلوده بسیاری از کاسبان تحریم را در پشت پرده بسیاری از مخالفت ها و حرکات به ظاهر خود جوش علیه برجام مشاهده کرد.