مخاطب۲۴- محسن هاشمی، رئیس سابق شورای شهر تهران و فرزند ارشد مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام و نخستین رئیس جمهور ایران پس از جنگ تحمیلی به بیان دیدگاههای خود در خصوص الزامات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر پرداخت.
او معتقد است که باید از این جنگ پند بگیریم، زیرا امروز بیش از هر زمان دیگری اقتصاد ایران به تصمیمگیری قاطع، مدیریت هوشمند و وفاق ملی نیاز دارد.
این فعال سیاسی از ضرورت تداوم مذاکرات برای رفع تحریم ها، بهره گیری عملی از همبستگی ملی دوران جنگ تحمیلی در جهت بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی کشور سخن گفت و تاکید کرد که باید همانطور که مرحوم هاشمی رفسنجانی آرمانگرایی و واقع گرایی را به طور همزمان با یکدیگر پیش میبرد، این دو را باید در کنار هم قرار داد.
آقای مهندس در دوران پساجنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه مردم ایران هستیم. این اتفاق را چطور ارزیابی میکنید؟
هاشمی: ما یک جنگ تحمیلی ۱۲ روزه را که با آتش و دود و انفجار و بمب همراه بود، در کشور تجربه کردیم که با یک آتش بس نانوشته پایان یافت؛ امروز برای همه در جهان روشن شده که رژیم صهیونیستی به عنوان آغازگر این تهاجم، یک تجاوز غیرقانونی را به ایران انجام داده است و به همین دلیل بسیاری از کشورها آن را محکوم کردند. من امیدوارم این موضوع در سازمان ملل و شورای امنیت نیز مورد پیگیری قرار گیرد و این تجاوز محکوم شود.
البته خوشبختانه ایران با صلابت و توانی که داشت، توانست فعلا پایان بخش این جنگ باشد، اما زبانههای آتش هنوز فروننشسته و اطمینان کامل به آتش بس وجود ندارد. از این رو لازم است محکوم کردن قاطع این تجاوز رژیم صهیونیستی لازم است.
در این راستا باید از مردم ایران هم یک تشکر ویژه داشته باشیم که به صورت هوشمندانه در این جنگ ظاهر شدند و باعث شدند که آتش بس مورد تقاضای دشمنان قرار بگیرد و در همه زمینهها آن اتحاد ملی که لازم بود و وظایفی که به عهده داشتند را به طور قاطع در مسیری که لازم بود، انجام داد؛ همین آرامشی که اکنون در کشور وجود دارد محصول همین برخورد ملت قهرمان ایران است.
همچنین جا دارد که به خانوادههای شهدای این جنگ که تعدادشان هم زیاد است، تسلیت بگوییم و برای التیام مجروحان آرزوی سلامتی داشته باشیم.
توازن بین آرمانگرایی و واقع گرایی ضروری است
دوران پسا جنگ اکنون چه شباهتهایی با جنگ تحمیلی هشت سالهای دارد که آیت الله مرحوم هاشمی رئیس جمهور بودند؟
هاشمی: جنگ تحمیلی هشت ساله، اول یک جنگ تحمیلی بود بعد به دفاع مقدس تبدیل شد؛ این جنگ هم یک جنگ تحمیلی است که از همان آغازش پیداست به یک دفاع مقدس تبدیل میشود؛ میدانید که جنگها تبلور یک نوع سیاست ورزی هستند؛ درست است که دشمن یک تجاوز غیرقانونی را انجام داده ولی ما هم باید این فرض را داشته باشیم که این تبلور روند سیاسی یا حتی ساختاری است که ما در دو یا سه دهه اخیر در موضوع اسرائیل و آمریکا داشتیم که اینطور متحد وارد جنگ علیه ایران شدند.
میشود گفت، اولین نگاهی که میتوان به این جنگ کرد، بحث ملتها و آرمانگرایی و واقع گرایی آنهاست؛ یعنی باید گفت هر وقت آرمان گرایی با واقعی گرایی با هم به صورت منطقی پیش میروند، ما نباید شاهد اینگونه مشکلات و اینگونه حوادث ناگهانی باشیم ولی وقتی یکی از این دو از دیگری پیشی میگیرد، بخصوص وقتی آرمانگرایی از واقع گرایی و عقلگرایی پیشی میگیرد، میتواند چنین مشکلاتی را هم ایجاد کند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از استوانههای انقلاب آرمانگرایی را با واقع گرایی به صورت هماهنگ پیش میبردند و شاید اگر بودند، شاهد چنین حوادثی نمیبودیم.
شکاف فناورانه بین ما و دشمن را باید پر کنیم
اکنون که کشور در وضعیت پساجنگ قرار دارد، چه باید کرد؟
هاشمی: ما هنوز در مرحله پساجنگ هستیم وهنوز به دفاع مقدس تبدیل نشده است؛ ابتدا باید همچون دوران جنگ هشت ساله پندهایی را از این جنگ بگیریم و بعد به مباحث دیگری، چون مسایل اقتصادی ورود کنیم؛ یکی از این پندها توازن بین آرمانگرایی با واقع گرایی است که خود را در این جنگ نشان داد؛ با وجود حرکت بسیار مثبت و استقامتی که نیروهای نظامی ما در این جنگ داشتند و یک آرامشی را به مردم داد، اما بحث شکاف فناورانه بین ما و دشمن روشن شد؛ پس اولین کاری که به نظر میرسد برای ورود به مسایل اقتصادی باید کرد، این است که باید خود را به فناوریهای روز نزدیک کنیم.
یکی از دلایل این شکاف میتواند همان بحث تحریمها باشد یعنی یکی از دلایلی که تحریم نعمت نیست، همین شکاف پیش آمده است که در مسایل اقتصادی و نظامی قابل پیگیری است و ببنیم کجاها عقب ماندیم تا بتوانیم دفاع از میهن داشته باشیم، زیرا به نظر میرسد که این بار دفاع، به معنی دفاع با افراد نخواهد بود بلکه دفاع تکنولوژیکی است و باید بتوانیم خود را با قدرت ساماندهی کنیم.
البته میدانید که بازنگری در سیاستهای منطقهای هم میتواند مهم باشد، چون ما همیشه دشمن را دور دیده بودیم، فرض ما بر این بود که هزاران کیلومتر دورتر از ما قرار دارد ولی بعدا مشخص شد که با نفوذ و اتفاقاتی که در کشور افتاده، این دشمن به صورتی هم در داخل در خانه هم لانه کرده است؛ ما فعالیت عمیقی در دور دستها آغاز کردیم و مقداری را خانه را فراموش کردیم و اکنون باید با عقلانیت سیاسی و دیپلماسی روزنهها را باز کنیم تا از این منظر هم مشکلی برای ما پیش نیاید.
عملکرد نیروی نظامی کشور را در این جنگ چطور ارزیابی میکنید؟
هاشمی: زمانی در بحث جنگ، نیروی زمینی اهمیت داشت، اما در شرایط فعلی پدافند از هر چیزی مهمتر است؛ ابتدا باید در مباحث پدافندی قوی بود و نیروی هوایی هم تقویت شود. وقتی این کار رخ دهد ما در بعد نظامی با توجه به اتحادی که در مردم رخ داده و نیروی نظامی ما قوی هستند، میتوانیم از تعرض دشمن مصون باشیم. بعد به سراغ مسایل اقتصادی بیاییم. اگر نمیخواهیم با دشمن به یک صلح برسیم، میتوانیم ترک تخاصم را برای مدت زیادی پیگیری کنیم تا مشکلات اقتصادی کشور را رفع کنیم.
مرجعیت رسانه در پساجنگ بسیار مهم است
کارشناسان اقتصادی بر این باورند که آثار و تبعات ناترازیهای اقتصادی مخربتر از جنگ است؛ به نظر شما در شرایط کنونی که یک همبستگی ملی در کشور بوجود آمده چطور میتوان، از این وضعیت پیش آمده برای بهبود وضعیت اقتصادی بهره برد؟
هاشمی: در حل مشکلات اقتصادی و ناترازیها ابتدا باید اطلاعات دقیقی از وضعیت موجود داشت و در گام بعد به مردم آگاهی داد که در این وضعیت نقش رسانه بسیار مهم است و برای آن باید مرجعیت رسانه را در کشور بازبینی کنیم.
در همین جنگ اخیر احساس شد که در پدافند ملی که رسانه هم جزو آن است، به صورتی عمل کردیم که مردم برای دریافت اخبار – با فرض اخبار صحیح – مراجعه بیشتری به رسانهای غیر از رسانه ملی دارند در نتیجه اولین کاری که باید قبل از ناترازیها به آن ورود کنیم، ورود به مرجعیت رسانه است؛ رسانهای که محدودیت نداشته باشد، شفاف باشد، تخصص داشته باشد، با اخبار درست اعتماد مردم را جلب کند.
نباید بگذاریم رسانه کاملا یکطرفه عمل کند به صورتی که مردم رسانه ملی را مرجع رسانهای خود ندانند و به سمت رسانههای دیگر و آن موقع اثرگذاری دشمن چندبرابر خواهد شد.
ابتدا جامعه باید به سمت آرامش پیش برود
ناترازیها چطور؟
هاشمی: الان در شرایطی نیستیم که خیلی برای دوران پساجنگ برنامه ریزی کنیم؛ برای حل مشکلات اقتصادی ابتدا باید جامعه به سمت آرامش پیش برود تا بتوان حرفهای اقتصادی جدیتری زد؛ البته ما تجربه جنگ تحمیلی ۸ ساله را هم داریم که خوب هم عمل شد و فشار اقتصادی روی مردم خیلی کمتر از الان بود.
تاثیر تحرکات دشمن در نبود یک رسانه درست، بیشتر در مردم ورود میکند و به نوسانهای اقتصادی بخصوص تورم لطمه میزند؛ حتی با همین تبلیغات دشمن سرمایه گذاری بخصوص سرمایه گذاری خارجی در کشور کم میشود که نتیجه اش همین ناترازیهایی است که در کشور میبینید؛ بنابراین مرجعیت رسانه برای کشور بسیار مهم است. باید کاری کنیم که مردم برای اخبار صحیح به سمت رسانههای داخلی بیایند و به سمت درستی هدایت شوند.
تصمیم گیری به موقع نیاز کشور است
برای رسیدن به رشد اقتصادی چه ضعفی در کشور داریم؟ و اکنون در شرایط پساجنگ چه کاری باید در اولویت باشد؟
هاشمی: همانطور که آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتهای جنگ تحمیلی هشت ساله عمل کردند، باید عمل کرد؛ ابتدا صلح پایداری در کشور بوجود آورد یعنی یک ترک مخاصمه را به اجرا گذاشتند و در عرض یکی دو سال آن را به یک صلح پایدار با عراق تبدیل کردند و همین آغاز آن شد تا کشور به سمت سازندگی پیش برود. ما هنوز در مرحله حتی قبل از ترک مخاصمه هستیم به نظر میرسد اگر نگران اقتصاد کشور هستیم، اولین حرکتی که باید صورت گیرد، تصمیم گیری به موقع است.
یکی از مشکلات ما در دو دهه گذشته این بوده که ما در تصمیم گیری اصولاً کند عمل کردیم و دیر تصمیمهای درست گرفتیم؛ همیشه بعد از اینکه مشکلات زیادی بر ما ورود پیدا کرد و از مشکلات خسته شدیم، به تصمیم رسیدیم در حالی که اگر قبل از آن تصمیم گرفته بودیم، آن مشکلات را نمیداشتیم.
پس درس دیگری که میشود به آن پرداخت و به طور جدی درباره آن صحبت کرد، بحث تصمیمهای به موقع و از دست ندادن وقت تصمیم گیری است؛ کشور به سمتی رفته که اکثر افراد برای حفظ بقا در پستهای خود به بی تصمیمی میرسند، زیرا وقتی تصمیم میگیرند مورد سوال و پاسخ قرار میگیرند و در نهایت به این نتیجه میرسند که بهتر است تصمیم نگیریم و با بی تصمیمی از وضع موجود عبور کنیم. یکی از دلایل وضع موجود همین بی تصمیمیها یا تصمیم نگرفتنهای به موقع است.
حکمرانی اگر با تصمیمهای به موقع همراه نباشد، ضربه بسیار سختی به همه ارکان نظام اعم از اقتصادی و یا اجتماعی میزند لذا باید به تصمیم سازیهای قوی برسیم.
در این شرایط حساسی که اکنون قرار داریم، هم باید روی بحث نفوذ خیلی جدی کار کنیم و دستگاههای امنیتی پند جدی بگیرند و پیش از آنکه دوباره از این مسیر ضربه بخوریم، فوری ورود کنند و همه روزنههایی که نفوذ از طریق آن اتفاق افتاده را ببندند.
دوم اینکه باید همه تلاش کنیم از این حالت نه جنگ و نه صلح خارج شویم، زیرا یک آتش بس غیرپایدار مخرب اقتصاد کشور است، زیرا اقتصاد را فلج کرده و آن را به یک اقتصاد ناپایدار تبدیل میکند ضربه آن را مردم میخورند.
مردم باید احساس کنند مدیریت کشور با عقلانیت درستی تصمیم میگیرد
نقش دولت در این زمینه چیست؟
هاشمی: در اینجا نقش دولت مهم است؛ البته نقش حاکمیت مهمتر است، اما سطح تصمیمات حاکمیت از دولت بالاتر است. تصمیمهایی که دولت میتواند بگیرد باید اعتماد دوباره را به مدیریت کشور برگردانند و مردم احساس کنند مدیریت کشور با عقلانیت درستی تصمیم میگیرد و رسانه هم میتواند به کمک این تصمیم سازیها و تصمیم گیریها بیاید و کمک کند تا مردم خود را در این تصمیمها شریک بدانند.
مثال و مصداق مورد نظر شما در این خصوص چیست؟
هاشمی: در حوزه اقتصادی مثالها فراوان هست؛ مثلا در بحث ناترازی انرژی سالهاست که مجلس و دولت و حاکمیت حتی درباره اینکه قیمت سوخت چقدر باشد، دچار مشکل هستند، چون میبینند اگر تصمیم عاقلانهای بگیرند میتواند مشکلاتی را برای آنها ایجاد کند یا توجیه پذیری شان کم است یا از برخورد مردم نگران هستند لذا به این تصمیم نمیپردازند و این باعث شده تا ناترازی جدی در بعد انرژی داشته باشیم و حتی در بُعد تورم و دیگر مسایل اقتصادی هم دچار ناترازی شویم.
این عدم تصمیم سبب شده تا کشور دچار بحرانهایی شود که خیلی واضح است. در مورد خیلی چیزهای دیگر هم همین بی تصمیمی را میبینیم مثل حجاب که اتفاقاتی میافتد که سبب میشود در نهایت در شرایط بی تصمیمی قرار بگیرند.
یادم هست که درباره فیلم مارمولک ساخته کمال تبریزی هم یک دورهای بحث بر سر این بود که فیلم نشان داده شود یا نشود؛ بعد از مدتی فیلم به رویت رهبری رسیده بود و ایشان گفته بودند که من این فیلم را بد نمیبینم و بعدها یواش یواش نشان دادند و حتی تلویزیون هم بارها نشان داد.
ما در خیلی جاها این حالت را در کشور داریم که تصمیم سازی و تصمیم گیری تاخیر داریم به طوری که دچار آن بحرانی که نباید شویم، میشویم بعد تصمیم میگیریم ولی تصمیم دیگر اثربخشی خود را ندارد.
به جای محافظه کاری باید به فکر کشور و مردم بود
به اقتصاد پس از دوران دفاع مقدس اشاره کردید؛ مرحوم هاشمی در آن دوره برای حذف یارانه که آن موقع سوبسید میگفتند، تصمیم گیریهایی داشتند، اما به دلیل فشارهای اجتماعی متوقف شد. بهتر نیست در ناترازی انرژی هم به صورت تدریجی اصلاحات را انجام دهیم؟
هاشمی: نخبگان سیاسی در کشور اگر بخواهند آیت الله هاشمی رفسنجانی را الگو قرار دهند، باید این را مدنظر قرار دهند که ایشان به جای محافظه کاری و فکر خود و آبروی خود بودن، اصولا فکر کشور و مردم بود. نمونه بارز این روحیه قطعنامه ۵۹۸ بود که حتی به امام فرمودند که من این کار را انجام میدهم و شما من را محاکمه و اعدام کنید که چرا این تصمیم را گرفتهای ولی این تصمیم باید گرفته شود.
در مورد مسایل اقتصادی هم همینطور؛ اگر نخبگان کشور واقعاً به یک موضوعی برسند و همونطور که آقای پزشکیان بحث وفاق مطرح کردند و در این موضوع بتوانند بین نخبگان و سیاسیون و دستاندرکاران وفاق ایجاد کنند، دیگر نباید در اجرای آن دچار تردید شوند و باید تا فرصت هست، آن را اجرا کنند، زیرا میتواند یکی از مشکلات و معضلات اقتصادی کشور را حل کند.
نباید پیام دهیم که ریاست جمهوری تشریفاتی است
در صحبتهای خود به موضوع تحریمها نیز اشاره کردید و اینکه لازمه مباحث اقتصادی رفع تحریمها است؛ اکنون برخی به اصل مذاکره نقد دارند. چطور میتوان در این شرایط مذاکرات را به پیش برد.
هاشمی: البته میدانید که از مقام معظم رهبری تا مجلس و دولت و همه دست اندرکاران کشور علاقهمند هستند که تحریمها برداشته شود؛ فقط عده قلیلی در کشور تحریمها را نعمت فرض میکردند و میگفتند که این تحریمها باعث شده که ما پیشرفت بکنیم و حالا معلوم شد در این شکاف تکنولوژیکی که در این جنگ دیدم، چقدر این دیدگاهها درست بود و مشخص شد که نتوانستیم آن پیشرفت لازم را داشته باشیم.
اولین نکتهای که اینجا مطرح است، اینکه نباید اینطور پیام دهیم که رئیس جمهور در کشور کارهای نیست و تصمیمات جای دیگه گرفته میشود و ریاست جمهوری تشریفاتی است؛ به نظر من آقای رئیس جمهور میتوانند در همه مسائل کشور محور قرار گیرند و خیلی جدی وارد میدان شوند و معضلات را مطرح و سعی کنند با وفاق – نه فقط وفاق در انتصابات بلکه وفاق در حل معضلات کشور – کار را در همان شوراهای موجود در کشور به پیش ببرند.
میدانید بیش از ۱۰۰ شورا در کشور داریم که همه دست اندرکاران در آن نقش دارند و اگر تصمیمی گرفته میشود، همه باید پاسخگو باشند؛ در شورای عالی مربوطه مطرح کنند همه به نتیجه برسند و با قاطعیت اجرا کنند تا بتوانیم مسایل کشور را حل کنیم.
کسی مخالف مذاکره نیست
پس شما موافق انجام مذاکرات در شرایط کنونی هستید؟
هاشمی: بله؛ به نظرم میآید که الان کسی نیست که بگوید مخالف مذاکره است. البته میبینید که برخی از مطبوعات به رئیس جمهور انتقاد کردهاند که چطور در مصاحبه خود هم از جنایات آمریکا و اسرائیل و کشته شدن کودکان صحبت کرده و هم گفته که آماده مذاکره است.
یعنی هنوز کسانی در این کشور به این فکر هستند که مذاکره ما را به جایی نمیرساند و باید فعالیتهای تند دیگری مثل بستن تنگه هرمز را هم داشته باشیم!
اکنون آقای پزشکیان سکاندار اجرای کشور است و باید به طور جدی وارد شود و وفاق را ایجاد کند؛ بالاخره عده قلیلی هم هستند که حرفهای تند میزنند خُب اشکال ندارد. این دولت است که باید به میدان بیاید و موارد را به صورتی اصلاح کند یا حتی در بُعد جهانی به شکلی مطرح کند که مشخص شود این دیدگاه یک عده قلیل است. اکنون مهم این است که به سمت یک ثبات و ترک مخاصمه برویم همانطور که در گذشته به آن رسیدیم و پس از آن میتوانیم مشکل اقتصادی خود را حل کنیم.
نیازمند دیپلماسی فعال برای جلوگیری از مکانسیم ماشه هستیم
هاشمی: شاید الان دیگر حمله اسرائیل هم مهم نباشد؛ مهم مکانسیم ماشه است که اروپاییها دنبال میکنند تا دوباره پرونده ایران را به شورای امنیت ببرند و تحریمهای ایران را مجددا بین المللی کنند.
میدانید که تحریمهایی که اکنون داریم، تحریمهای یکجانبه از سوی آمریکاست و با برجام، تحریمهای بین المللی ما برداشته شد و میتوانستیم با جهان کار کنیم ولی اگر مجددا به این سمت برویم که تحریم بین المللی برقرار شود، میتواند برای اقتصاد بسیار مخرب باشد؛ لذا باید دیپلماسی با اروپاییها خیلی فعال باشد. چون الان این موضوع درست اروپایی هاست و خود آمریکا نمیتواند کاری کند؛ هرچند فشار آمریکا روی اروپاییها این است که این اتفاق بیفتد ولی با یک دیپلماسی قوی با اروپا باید این کار را جلویش گرفته شود که دوباره به مکانسیم ماشه نرسیم که میتواند برای اقتصاد ما و ناترازیهای آن مخرب باشد.
ایران دوستی و ملیگرایی را نباید فقط به دو نوحه و ترانه محدود کنیم
همبستگی ملی و دینی ایجاد شده در هفتههای اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟
هاشمی: من فکر میکنم این روزها آرمان ملی گرایی با آرمانهای ایدئولوژی شیعی در کنار هم قرار گرفته و حاکمیت و نظام هم به تقویت آن تاکید دارد؛ این حرکت بسیار مثبتی است که میتواند همبستگی ملی را بالا ببرد.
الان در فضای مجازی میبینید که هم شعر سیمین بهبهانی مورد استفاده قرار گرفت و هم شعرای ایران خوانده شد؛ معلوم بود که این کارها از عمق جان انجام میشود و حالت تصنعی ندارد.
نظر شما درباره نامه اخیر خانه احزاب ایران به رئیس جمهوری برای تقاضای عفو زندانیان سیاسی پس از شکل گیری همبستگی ملی اخیر چیست؟
هاشمی: ما در بحث ایران دوستی و بحث ملیگرایی نباید فقط به دو نوحه و ترانه اکتفا بکنیم؛ این همبستگی باید تبلوری در عملکرد داشته باشد؛ یعنی خود را در جاهایی مثل کتابهای درسی، صدا و سیما و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی خود را نشان دهد و یکی از مسایل مهم آن در امر سیاست ورزی است.
الان همه توقع دارند در شرایطی که همه سیاسیون حتی آنهایی که از ایران رفتهاند، با گفتار، نامهها و توئیتهای خود از ایران دفاع کردند، این رفتارها میتواند پایهای برای آزادی و تعیین تکلیف افراد و زندانیان سیاسی باشد واثر مفیدی هم داشته باشد.
باید افکار عمومی را طوری به میدان بیاوریم که احساس واقعی از شعار ایران دوستی ما داشته باشند. نه اینکه تصور کنند وقتی جنگ است یا مشکلی داریم، یا انتخابات هست و یا به هر دلیلی، به این سمت برویم و پس از آنکه مشکل حل شد، دوباره به سمت کارهای قبلی خود برویم.
اولین مکان تحول باید در خود صدا و سیما باشد و باید افراطیون در قدرت نوسازی خود را در صدا و سیما پیدا نکنند وگرنه دوباره برمی گردیم به سمت مشکلاتی که از آن روزنهها این مشکلات برایمان بوجود آمده است.
اینک وقت بیداری است
سخن پایانی شما؟
هاشمی: وقتی رژیم صهیونیستی برای خود اهدافی مثل براندازی نظام یا آوردن افراد خودشان در حاکمیت ایران محقق نشده است، میشود گفت در این جنگ بُرد داشتیم؛ ولی در عین حال اگر چشمهای خود را بر ضعفها ببندیم، آنوقت این بُرد همانقدر موقت خواهد بود که آتش بس موقتی است.
باید ضعف خود را جدی بگیریم و به صحبت آیت الله هاشمی و راهی که تنظیم کرده بود، برسیم که در آن آرمان و واقعیت در کنار هم به صورت منطقی پیش بروند؛ اگر این اتفاق نیفتد، ممکن است مجدد دچار مشکل شویم و شاید مجدد پیروز بیرون نیاییم. اینک وقت بیداری است تا با دژخیمی که در جنگ ۱۲ روزه اینطور عمل کرد و هموطنان زیادی را به شهادت رساند، دچار مشکل نشویم.