کد خبر: ۶۳۹۴۴
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۶

گلوی سرباز بیگناه را اسراییل در زندان اوین برید!

مادر یکی از سربازان زنده‌مانده در حمله اسرائیل به زندان اوین، با بیان روایت خود از آن روز تلخ، از نگرانی‌ها و ناامنی‌های پس از حمله گفت و از مسئولان خواست وضعیت واقعی فرزندش و دیگر نیرو‌ها را هرچه سریع‌تر روشن کنند.
گلوی سرباز بیگناه را اسراییل در زندان اوین برید!

مخاطب۲۴- «م»، در پاسدارخانه زندان اوین، مثل هرروز سر شیفت بود که ترکش موشک‌ها به زیر گلویش رسید. نای او را شکافت، زبانش پاره شد، فک‌اش شکست، از دهانش لخته‌های خون بیرون آمد و چندین ترکش هم میان دست‌اش خانه ساختند. آمبولانس را برای بردن یکی از سرداران ارشدی که به‌شدت مصدوم شده بود، فراخواندند، سردار پیدا نشد، سرباز را به جایش به بیمارستان بردند.

بیشتر بخوانید

در ادامه این روایت گفته شده: تنها هفت‌ماه مانده بود که خدمتش تمام شود. دو هفته دیگر باید برای جراحی فک‌اش راهی بیمارستان شود. ۱۳ روز از آن روز هولناک که به زندان اوین حمله شد، می‌گذرد، اما زانو‌های مادرش هنوز می‌لرزد و رگ در چشم یکی از خواهرانش ترکیده و کاسه‌خون شده است. خواهر دیگرش مدام از حال می‌رود و به زمین می‌افتد. زندگی دیگر برای آنها به پیش از روز دوم تیرماه برنمی‌گردد. او دیده که از فرمانده‌شان تنها دو پا باقی مانده؛ زانو به پایین‌اش.

خانه مادر این سرباز که به خواسته خانواده‌اش، نام‌اش در گزارش نمی‌آید، در خیابان صابونچی است. بیست‌وپنجم خردادماه که مکانی در آن خیابان مورد اصابت موشک قرار گرفت، خانه آنها هم لرزید. مادرش از تهران رفت، اما هر روز در انتظار خبر پایان جنگ روبه‌روی تلویزیون نشست. به‌جای خبر پایان جنگ اما، خبر موشک‌باران زندان اوین را در زیرنویس تلویزیون می‌خواند.

مادربزرگ «م» از پدربزرگ‌اش می‌خواهد، برود و خبری از «م» برایشان بیاورد. پدربزرگ و دو دایی، راهی تهران می‌شوند، اما اجازه نمی‌دهند مادر «م» همراه‌شان باشد. آنها به اوین می‌رسند و «م» را پیدا می‌کنند. با مادرش تماس می‌گیرند و از «م» می‌خواهند چیزی بگوید که مادرش خوشحال شود و او می‌گوید: «مامان نگران نباش، من خوبم.» مادر «م» صدایش را که می‌شنود، خیالش راحت می‌شود که «زنده است.»

مادرش در تماس بعدی با پدرش متوجه می‌شود که بیمارستانند و پسرش را به اتاق عمل برده‌اند. او هرچه می‌پرسد چرا اتاق عمل؟ پاسخ روشنی نمی‌دهند، می‌گویند دستش پاره شده و او را برای بخیه برده‌اند. اما مادرش می‌دانست که در آن شرایط برای یک بخیه، پسرش را به اتاق عمل نمی‌برند. دخترش به او می‌گوید، پزشکان گفتند برادرش باید چند روزی در بیمارستان بماند. صبح فردا خودش را به تهران می‌رساند و می‌فهمد پسرش در آی‌سی‌یو بستری است و ۲۴ ساعت در وضعیت بیهوشی بوده است. ترکش به زیرگلوی «م» خورده و نای او سوراخ شده است. زبانش پاره شده و فک‌اش شکسته است. ترکش‌های دیگری به دست‌اش خورده و درون آن، جا خوش کرده‌اند. بعد از یک‌هفته پزشکان توانستند دست او را جراحی کنند و ترکش‌ها را از آن خارج کنند. او پس از شش‌روز به بخش منتقل می‌شود و همین چندروز پیش او را ترخیص می‌کنند. حالا در خانه است و قرار است دوهفته دیگر برای جراحی فک، دوباره به بیمارستان بروند.

«م» فرزند آخر خانواده است. او دو خواهر بزرگتر ۲۴ و ۲۶ ساله دارد. «م» ۲۲ ساله است و ۱۴ ماه از خدمت سربازی‌اش را گذرانده بود که جنگ شد. او به مادرش گفته، طبقه چهارم پاسدارخانه بودند که اوین آوار شد. «م» از طبقه چهارم به طبقه دوم پرت شده و سرش به در ورودی خورده است: «لحظه اول چشمانش نمی‌دید و دستانش لمس شده بود. فکر می‌کرد کور شده، اما کم‌کم توانست چشم چپش را باز کند.»

پزشکان به‌دلیل ورم چشمانش که ناشی از شدت انفجار بود، تا سه‌روز در بیمارستان آنها را بسته نگه داشتند. «م» باید یک دیوار سه‌متری را بالا می‌آمد که بتواند به حیاط اوین برسد. او پسر جوانی با وزن بالای ۱۰۰ کیلوست؛ یکی از دوستانش دست‌اش را می‌گیرد و به او می‌گوید: «خودت هم باید کمک کنی. من نمی‌توانم.»

همه‌چیز در حوالی «م» خراب شده بود. با هر قدم او ساختمان‌های اطرافش به ریزش می‌افتادند. ترس به جانش افتاده بود که ریزش‌ها او را ببلعد و پایین بکشد. او درنهایت خودش را به حیاط می‌رساند و از همانجا به بیمارستان منتقل می‌شود. مادرش در تمام این روز‌ها راننده آمبولانسی که پسرش را به بیمارستان رسانده بود، دعا می‌کرد: «اگر تعلل می‌کردند از شدت خونریزی زنده نمی‌ماند. از دهانش لخته‌لخته خون بیرون می‌آمد.» «م» و مادرش ۲۰ روز پیش از جنگ، برای چکاپ به آزمایشگاه رفته بودند و هموگلوبین‌اش در آن آزمایش ۱۶ بود. اما روزی که او را جراحی کردند هموگلوبین‌اش روی عدد ۱۰ مانده بود: «خونریزی‌اش خیلی شدید بود. الان هنوز هم تعادل ندارد، موقع راه‌رفتن سرش گیج می‌رود.»

روز ترخیص «م» از بیمارستان، آنها با راننده آمبولانس روبه‌رو می‌شوند که از ترخیص‌اش خوشحال است. مادرش مردی را که ابراز خوشحالی می‌کند، نمی‌شناسد: «من راننده آمبولانسم.» مادر «م» پس از مرخص‌شدن پسرش از بیمارستان مغازه‌ای را که در آن کار می‌کرد، تحویل صاحب ملک می‌دهد و کسب‌وکارش را تخته می‌کند که بتواند پرستار فرزندش باشد. او می‌گوید «م» در بیمارستان از ملاقات‌کننده‌هایش سراغ هرکدام از هم‌خدمتی‌هایش را می‌گرفته، به او می‌گفتند که کشته شده: «وضع روحی‌اش به‌شدت خراب است. مدام برای دوستانش گریه می‌کند.»

برچسب ها: زندان اوین
آخرین اخبار
پربازدید ها
اخبار داغ
توضیحات پژمان جمشیدی در خصوص خروج از کشور توضیحات پژمان جمشیدی در خصوص خروج از کشور
پژمان جمشیدی، بازیگر سینما و بازیکن سابق فوتبال امروز راهی خارج از کشور شد تا با خانواده‌اش دیدار کند. در روزهای گذشته، پرونده قضایی وی در صدر اخبار کشور قرار گرفت و پس از آنکه جمشیدی با تودیع وثیقه از آزاد شد، امروز با یک استوری توضیحاتی در خصوص اتفاقات افتاده ارائه کرد
امثال شفقتیان جوانی خود را برای فوتبال گذاشتند! امثال شفقتیان جوانی خود را برای فوتبال گذاشتند!
حمید درخشان با حضور در استودیو گروه ورزش رسانه مخاطب۲۴، در خصوص وضعیت پیشکسوتان پرسپولیس اظهار نظر کرد
دولت وفاق؛ تکرار چهره‌ها و سردرگمی در عمل دولت وفاق؛ تکرار چهره‌ها و سردرگمی در عمل
دکتر پزشکیان با شعار وفاق ملی روی کار آمد، اما ترکیب دولت و تصمیماتش نشانی از تغییر ندارد. وعده‌هایی، چون رفع فیلترینگ و بهره‌گیری از نیرو‌های متخصص محقق نشده‌اند و این امر نارضایتی ها را افزایش داده است.
بازداشتگاه اوین دانشگاه می‌شود بازداشتگاه اوین دانشگاه می‌شود
سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد انتقال زندان‌ها به خارج شهر ادامه دارد و تغییر کاربری زندان اوین به دانشگاه نیازمند بررسی دقیق است.
ارتش آمریکا آماده حمله به ونزوئلا شد ارتش آمریکا آماده حمله به ونزوئلا شد
شبکه سی‌ان‌ان گزارش داد که ارتش ایالات متحده مجوز‌های لازم برای انجام عملیات زمینی علیه ونزوئلا را دریافت کرده و برنامه‌ریزی‌های اولیه آغاز شده است.
جنجال فریبا نادری ادامه دارد! جنجال فریبا نادری ادامه دارد!
ماجرا از یک گفت‌وگوی اینترنتی آغاز شد، اما به بحثی گسترده درباره جامعه امروز ایران انجامید. اظهارات فریبا نادری درباره طبقه اجتماعی خود، نه‌فقط واکنشی مجازی، که بازتاب نارضایتی در میان مردم بود و این پرسش را ایجاد کرد که آیا جامعه با شکاف و گسست مواجه شده است؟
کاهش شدید قیمت جهانی طلا کاهش شدید قیمت جهانی طلا
اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد توافق اولیه تجاری با چین در راه است؛ این موضوع می‌تواند فشار نزولی قابل توجهی بر قیمت جهانی طلا وارد کند.
برگزیده
مهاجرت از کابل مسی به فیبرنوری، زیرساخت زندگی دیجیتال ایرانیان مهاجرت از کابل مسی به فیبرنوری، زیرساخت زندگی دیجیتال ایرانیان
در سال‌های اخیر، با رشد فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، نیاز به اتصال پرسرعت و پایدار به اینترنت بیش از پیش احساس می‌شود. پروژه مهاجرت از کابل مسی به فیبر نوری (سوآپ)، پاسخ به این نیازهاست و با اجرای آن، زیرساخت‌های ارتباطی کشور به‌طور اساسی به‌روز خواهد شد
کاهش کشفیات تریاک، شرکت های دارویی را با مشکل مواجه کرده کاهش کشفیات تریاک، شرکت های دارویی را با مشکل مواجه کرده
مدیرکل درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر با اشاره به کاهش منابع تأمین مواد اولیه دارو‌های مخدر، از جمله دارو‌های مورد استفاده در درمان سرطان، درد‌های مزمن و اعتیاد، اعلام کرد که شرکت‌های دارویی با مشکلات جدی مواجه شده‌اند
یک زن رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران شد یک زن رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران شد
با انتخاب شیرین احمدنیا برای نخستین بار یک زن رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران شد. با برگزاری مجمع عمومی و انتخابات دوره دوازدهم انجمن جامعه‌شناسی ایران، اعضای جدید هیأت مدیره و بازرسان این انجمن انتخاب شدند. همچنین در نخستین جلسه رسمی هیأت مدیره، شیرین احمدنیا به عنوان رئیس انجمن انتخاب شد.
صفحه خبر بالای تصاویر