مخاطب ۲۴- اوایل سال ۱۴۰۳ مرد جوانی به نام میلاد با مراجعه به مراجع قضایی شکایت خود از همسر سابقش با موضوع ارتباط نامشروع ثبت کرد. به این ترتیب رسیدگی به این شکایت در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.
این مرد جوان در شکایت ابتدایی خود اظهار داشت: «سال ۹۸ از همسرم به نام شبنم جدا شدم، اما بعد از جدایی متوجه شدم که او در زمان زندگی با من هم با فردی ارتباط نامشروع داشته است. من آن زمان این موضوع را نمیدانستم، اما بعدا مستنداتی به دستم رسید که متوجه این خیانت شدم. به خاطر همین الان برای شکایت از او اقدام کردم.»
در حالی که وکیل شبنم بیان میکرد در تاریخی که شاکی ادعا میکند جدایی بین آنها صورت گرفته بود، قضات دادگاه اعلام کردند با توجه به اینکه بیش از ۵ سال از وقوع ماجرا میگذرد امکان رسیدگی به این شکایت وجود ندارد.
دومین شکایت
بعداز ثبت اولین گزارش بار دیگر اخیرا میلاد با مراجع به مرجع قضایی شکایت جدیدی از شبنم به ثبت رساند.
او گفت: «من و شبنم یک فرزند مشترک داریم که بعد از جداییمان با من زندگی میکند. هر قدر فرزندم بزرگتر میشد بیشتر به این نتیجه میرسیدم که او به من یا مادرش شباهتی ندارد، اما ذهنم به این سمت میرفت که شاید او در حال بلوغ است و هنوز چهرهاش کامل شکل نگرفته و تثبیت نشده است. تا اینکه در مشورت با یک پزشک به این نتیجه رسیدم که فرزندم تحت نظر و چکاپ لازم باشد. چون در خانواده ما سابقه سرطان وجود داشت و این موضوع حساس ممکن است موروثی باشد.»
میلاد در ادامه گفت: «زمانی که چکاپ فرزندم شروع شد یک سری آزمایشهای لازم از سوی پزشک تجویز شد که از طریق آن متوجه شدم دی انای پسرم با من هماهنگ نیست. همین باعث شد شب و روز فکر کنم که پدر واقعی این بچه چه کسی است؟»
دعوای زرگری
میلاد در ادامه گفت: «حدس میزدم همان فردی که شبنم از سالها قبل با او در ارتباط باشد پدر واقعی فرزندم باشد. آن مرد هنوز با شبنم در ارتباط است و من با تعقیب همسر سابقم توانستم او را شناسایی کنم. شباهت او با فرزندم شکی برایم باقی نگذاشته بود که او پدر واقعی بچه است. برای همین سر راه آن مرد کمین کردم و بالاخره او را پیدا کردم. بعد با حمله به سمت او یک دعوای ساختگی راه انداختم که در آن دعوا در موهای آن مرد چنگ انداختم و تعدادی از تار موهایش را کندم. بعد آن تارهای مو را به آزمایشگاه تحویل دادم و متوجه شدم دی انای او با فرزندی که من بزرگش کردم و به من پدر میگفت هم خوانی دارد.»
در دادگاه
به این ترتیب رسیدگی به شکایت میلاد دوباره به جریان افتاد. شاکی در برابر قضات گفت: «من میخواهم نام این بچه از شناسنامه من خارج شود، چون او فرزند واقعی من نیست و بعدا برای تقسیم اموال مشکل حقوقی پیش میآید و ارث و میراث من به کسی میرسد که فرزند من نیست.»
قضات دادگاه با بررسی محتویات پرونده به دلیل اینکه بیش از ۵ سال از جدایی زوجین میگذرد رسیدگی به موضوع را در صلاحیت مرجع قضایی دیگری دانسته و پرونده را ارجاع دادند.