مخاطب ۲۴- دانستن اینکه نامهای مشهور چه وجه تسمیهای داشتهاند، برای بسیار از گردشگران جذاب و شنیدنی است به خصوص که به معلومات عمومی آنها اضافه کرده و موجب میشود مردم آن منطقه نیز با هویت خود بیشتر آشنا شوند بدین جهت کتابی درباره نامهای استفاده شده در شهرهای یزد نوشته شده که به بررسی وجه تسمیه هر کدام از آنها پرداخته است.
«جای نامهای یزد» عنوان کتابی است که رضا ملاحسینی اردکانی آن را نوشته ا ست. این اثر صرفاً به عنوان نخستین گام در خصوص پژوهش بر روی چرایی نام گذاری و معناشناسی جای نامهای استان یزد به شمار میرود که در اختیار پژوهشگران و محققان و یزد شناسان قرار گرفته است.
محتوای این کتاب با معرفی نام ابرکوه یکی از شهرهای کهن استان یزد شروع شده است که در تمام کتابهای جغرافیای کهن اسمی از آن آمده و هر یک از آنها داستانها و اسطورههایی نیز شرح دادهاند.
نام این شهر در کتب جغرافیایی و تاریخی به صورتهای مختلفی در آمده است از جمله ابرکویه، برقوه، برقویه، ابرقویه، ببرقو، برکو، ورکوه و…
از بررسی منابع چنین حاصل میشود که ابرکوه در دوران اسلامی تا سال ۱۳۵۰ ابرقو خوانده میشده، اما از آن تاریخ به بعد ابرکوه استعمال شده است.
چنان که در برهان قاطع آمده:، چون آن شهر بر زمینی که در ته آن کوه است واقع شده، به این نام موسوم ساختند و معرب آن ابرقوه است در این زمان به تعریب اشتهار دارد؛ بنابراین نام ابرکوه نه از روی واقعهای مهم و نه از روی شهرت بانی آن انتخاب شده است بلکه ماخود از طبیعت موجود به خاطر واقع شدن این سرزمین در بر یا پای کوه است. این نوع تسمیه ابتدایی بوده و خود نشانهای بر قدمت آن است.
شمس اسفندآبادی معتقد است که این شهر در دو نوبت احداث شده است نوبت اول آن به حدود ۵ هزار سال پیش میرسد که گواه آن غرس درخت سرو ابرکوه به دست یافت ابن نوح است.
در فارسنامه ناصری که در عهد ناصرالدین شاه قاجار به سال ۱۳۰۴ هجری قمری به تحریر درآمده است درباره ابرکوه مینویسد: بلوک ابرقوه در اصل برکوه بوده. یعنی سینه کوه. الفی بر او افزودند و ابرکوه شد. پس تصرف عربی در او نمودند و ابرقوه گفتند.
اردکان ترکیبی از ارد و کان
امروزه کسی به درستی نمیداند که از دکان در چه سالی و نخست به وسیله چه کسی ساخته شده است. بنیاد این شهر از لحاظ تاریخی دانسته نیست، اما آن را به دوره ساسانی نسبت میدهند. نخستین بار در کتاب ابن حوقل از آن یاد شده است. اما از نامش برمی آید که سابقه آن به پیش از اسلام برمی گردد. هر چند با مراجعه به صوره الارض ابن حوقل نامی از اردکان دیده نمیشود.
برخی میگویند این ترکیبی از ارد و کان است. کان یا گام به معنای جایگاه زر و است و از همین رو کان را در آخر نامهای ابادیها نیز میتوان یافت.
سرزمین اردکها یا ارده و حلوا ارده
فرهنگ آبادیها در سال ۱۳۶۰ در وجه تسمیه اردکان مینویسد: مردم میگویند اردکان از دو کلمه ارد به معنای شیرینی و حلوا و شیره و کان به معنی معدن و محل تشکیل شده و روی هم رفته به معنی محلی است که در آنجا ارده میسازند.
از آنجا که یکی از سوغات اصلی شهر اردکان که به واقع انحصار این شهر هست، حلوا ارده مینامند؛ این شهر دارای سابقهای طولانی است و به جهت مشابهت کلمه اردکان به ارده برخی آن را سرزمین ارده و حلواارده مینامند که چندان مستند و علمی نیست.
انارستان شهری از انار
به نام انار در اطراف عقدا دهی داریم که انارستان نامیده میشود محصول عمده این ناحیه نیز همان میوه خوشگوار و شیرین است. اگرچه از وجه تسمیه آن، این گونه برداشت میشود که محل رویش درختان انار است، ولی در واقع نام اصلی آن ناهارستان بوده و کاروانیان در محل کاروانسرای آن بیتوته و قوت و غذای خویش را صرف و به علت تردد زیاد، زبانزد بوده است. با گذشت زمان و کم رنگ شدن و متروکه شدن جاده قدیمی مال رو یزد به اصفهان، نام این روستا نیز تغییر کرده و به انارستان تبدیل و اصطلاحاً نارستان نامیده میشود. امروزه مردم منطقه آن را نارستون تلفظ میکنند.
عقدای اشکانی
در راه نائین به یزد نخستین آبادی بزرگ عقداست که نامش در کتب تاریخی یزد برده شده و همواره سرحد و حد فاصل میان نائین و یزد برشمرده شده است. از نظر قدمت تاریخی به طور قطع بنای آن مربوط به قبل از اسلام است برخی معتقدند که شهر تاریخی عقدا در زمان اشکانیان بنیان گذاری شده چنان که سبک و سیاق معماری خاص آن زمان یعنی دایره وار بودن شهرها هنوز در بافت قدیم شهر پابرجاست. نقل قولهای متفاوتی درباره اسم آن وجود دارد.
به دلیل وجود ساکنانی با دین زرتشتی، عقدا تا حدود قرن هفتم به «گبرگاه» معروف بوده است. درباره نام این شهر روایتهای گوناگونی وجود دارد. همانطور که پیشتر اشاره شد در دوره یزدگرد سوم شخصی به نام سرهنگ «عقدار» این شهر را آباد کرده و از آن پس نام عقدا را برای آن برگزیدند. در روایتی دیگر ذکر شده که پس از اتمام ساخت دژ و حصار به دستور خواجه نصیرالدین طوسی افرادی که مسلمان شدند در شهر ماندند. پس از این اتفاق در یک شب، همزمان عقد ۴۰ دختر و پسر تازه مسلمان شده در شهر داخل دژ انجام گرفت و از آن زمان به بعد، اسم این شهر به «عقدگاه» و سپس «عقدا» تغییر یافت.
دارالشجاعه بافق
شاید قدیمیترین واقعهای که در کتب تاریخی از بافق نام برده مربوط به سال ۵۳۷ هجری قمری باشد که در کتاب تواریخ آل سلجوق یا تاریخ سلاجقه کرمان آمده: وقتی سلجوق شاه با این ارتش و ۵۰ سوار که با او بود در میان بافق و مهاباد بر هزار سوار یزدی زدند و یک نفر سالم بیرون نیامد.
در متون تاریخی اوایل دوره صفویه به بعد نیز از شهر بافق با دو عنوان دارالشجاعه و قصبه طیبه نام بردهاند. میرسلیمانی دارالشجاعه خواندن بافق را ناشی از رشادتهای اولین گروهای مسلح ایرانی که تفنگ به دست گرفتند و نیز سرکرده آنان جلالای بافقی کرمانی میداند.
اشکذر زیر ریگ
امروزه در تقسیمات سیاسی به عنوان یک شهر شناخته شده است در بیشتر کتابهایی که درباره یزد نگارش شده نام اشکذر موجود است و به عنوان یک بلوک معتبر با قدمت دو هزار ساله نهفته در ریگ زا است یاد شده است. نویسندهای نیز گفته که اشکذر جای معتبری بوده و اگر شهر نبوده حداقل قصبه بزرگی بوده و آثار باستانی آن بیشتر به زیر ریگ پنهان شده است.
بنای این آبادی ظاهراً به علت شباهت اسمی در تاریخ جدید یزد به اشک بن زال و زمان اشکانیان نسبت داده شده است. چنان که مستوفی بافقی در کتاب جامع مفیدی مینویسد: در تاریخ جدید یزد مسطور است که اشکین زال که از جمله ملوک طوایف بود، این محل را احداث کرد.