مخاطب۲۴ اخبار و تحلیل های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را در هفت روز هفته و در بیست و چهار ساعت شبانهروز در اختیار شما قرار میدهد
مرتب دستهای خود را با استفاده از آب و صابون شستشو کنید و یا با مواد ضدعفونی کننده الکلی ضدعفونی نمایید. هنگام سرفه و عطسه جلوی دهان و بینی خود را با آرنج یا دستمال بگیرید و بلافاصله دستمال را دور انداخته و دست های خود را بشویید.
ماجرای مرموز عجیبترین کتاب جهان که هرگز رمزگشایی نشد
مرموزترین و عجیبترین کتاب جهان در سال ۱۹۱۲ کشف شد؛ اما از آن زمان تا امروز هیچکس قادر به رمزگشایی آن نشده است و حتی کسی نمیداند موضوع آن چیست.
مخاطب۲۴- در سال ۱۹۱۲، یک کتابفروش لهستانی با نام ویلفرید ووینیچ، یک کتاب ۲۴۰ صفحهای قدیمی، مربوط به اوایل قرن پانزدهم را که یک نسخه خطی عتیقه محسوب میشد، خریداری کرد. این کتاب که با خطی ناشناخته نوشته شده، شامل تصاویر مختلفی از انسان، گیاهان عجیب و ناشناخته، نمادهای نجومی و برخی تصاویر عجیب دیگر است که سببساز شهرت آن بهعنوان عجیبترین کتاب جهان شده است.
اثری که امروزه از آن بهعنوان دست نوشته ووینیچ نیز یاد میکنند، حالا با قدمت ۶۰۰ ساله خود، مرموزترین کتاب دنیا محسوب میشود. عجیبترین کتاب جهان: اثری از دل قرون وسطی
از وقتی ویلفرید ووینیچ، این کتاب عجیب را در سال ۱۹۱۲ خریداری کرد، پژوهشگران و رمزنویسان زیادی برای رمزگشایی از نظام خطی آن تلاش کردند؛ اما هیچیک به نتیجه قابل توجهی نرسیدند. عدها و در سال ۱۹۶۹، این کتاب به دانشگاه ییل آمریکا اهدا شد و از آن روز تاکنون در کتابخانه کتب و نسخههای خطی نادر باینکه نگهداری میشود. در سال ۲۰۲۰ نیز دانشگاه ییل کل صفحات این کتاب را در قالب یک نسخه دیجیتالی در کتابخانه آنلاین خود آپلود کرد تا عموم افراد بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. با وجود این هنوز هیچکس ایدهای برای رمزگشایی از خط ناشناخته عجیبترین کتاب جهان ندارد. ویلفرید ووینیچ کیست؟
در این بخش مروری کوتاه بر زندگی کاشف اصلی این کتاب یعنی ویلفرید ووینیچ داریم. ووینیچ زاده ۱۲ نوامبر ۱۸۶۵ در شهری به نام تلشیایی است که امروزه بخشی از کشور کوچک لیتوانی در شرق اروپا و در همسایگی لتونی، بلاروس و لهستان محسوب میشود. ووینیچ دوران دبیرستان را در شهر سووآلکی لهستان سپری کرد و در نهایت با مدرک شیمی از آنجا فارغالتحصیل شد. او ادامه تحصیلاتش را نیز در دانشگاههای ورشو، سن پترزبورگ و مسکو پیگیری کرد.
زندگی پرفراز نشیب ووینیچ با دستگیری او توسط پلیس روسیه در سال ۱۸۸۵ وارد فاز جدیدی شد. او که به اتهام تلاش برای آزادسازی اعضای جنبش انقلابی بازداشت شده بود، به یکی از اردوگاههای کار اجباری در سیبری فرستاده شد، اما در سال ۱۸۹۰ موفق شد از آنجا فرار کند و از آن به بعد نیز تا پایان عمر در شهر لندن زندگی کرد.
ووینیچ تا سال ۱۸۹۵ به آرمانهای انقلابی و ضدتزاری خود متعهد بود؛ اما با مرگ یکی از همکاران نزدیکش، به تدریج از این تفکرات دست کشید و به کار در بازار کتابهای کمیاب و عتیقه مشغول گشت. وی نخستین کتابفروشی خود را در سال ۱۸۹۸ و در میدان سوهو شهر لندن تاسیس کرد و در کوتاه زمانی موفق شد نام خود را در زمینه یافتن کتابهای کمیاب و عتیقه بر سر زبانها بیندازد. ووینیچ که قصد داشت در لندن زندگی جدیدی را آغاز کند، در این شهر با اتل بول، یک انقلابی سابق ازدواج کرد و در نهایت در سال ۱۹۰۴ موفق به کسب شهروندی بریتانیا شد و نام رسمی ویلفرد مایکل ووینیچ را برای خود انتخاب کرد.
عجیبترین کتاب جهان، اما از سال ۱۹۱۲ پای خود را به زندگی ووینیچ باز کرد. داستان از این قرار بود که در این سال گروهی از یسوعیون کالج گیسلیری ایتالیا، دست به حراج شماری از نسخههای خطی و خاص کتابخانه خود کردند. در شرایطی که عموم این کتابها را واتیکان خریداری کرد، ووینیچ نیز توانست چند جلد از این آثار از جمله همین کتاب مرموز را که به نام دستنوشته ووینیچ شناخته میشود به دست آورد.
با رشد کسبوکار ووینیچ، او در سال ۱۹۱۴ دومین کتابفروشی خود را نیز در شهر نیویورک افتتاح کرد و بهتدریج تلاش برای رمزگشایی از این نسخه خاص خطی را آغاز کرد؛ اما پیش از آن که بتواند کاری از پیش ببرد، فوت کرد. تلاشهای پژوهشگران برای رمزگشایی از دستنوشته ووینیچ
با فوت ووینیچ در سال ۱۹۳۰، مالکیت عجیبترین کتاب جهان به همسر او رسید. با مرگ همسر ووینیچ در سال ۱۹۶۰ نیز این کتاب به یکی از دوستان نزدیک او به نام نیل رسید. یک سال بعد از این ماجرا، نیل این کتاب را به یک فروشنده کتابهای عتیقه به نام هانس پی. کراوس فروخت.
کراوس که نتوانست هیچگاه مشتری قابلتوجهی برای این کتاب پیدا کند، در سال ۱۹۶۹ کتاب را به دانشگاه ییل اهدا کرد و عجیبترین کتاب جهان در این دانشگاه با کد MS۴۰۸ فهرستبندی شد. از این سال به بعد، کارشناسان و پژوهشگران زیادی کوشیدند این کتاب عجیب را رمزگشایی کنند؛ اما معنی واقعی محتویات کتاب حتی برای شناختهشدهترین رمزگشایان نیز مبهم ماند. با وجود اینکه قدمت این دستنوشته خطی به قرن پانزدهم میرسد، این کتاب با صفحاتی حاوی نمودارهای پیچیده، تصاویر مختلف از گیاهان عجیب، نمادهای نجومی، موجوداتی شبیه به اژدها و انسانهای برهنه، بیشتر از آن که به یک کتاب قرون وسطایی شبیه باشد، به یک کتاب مدرن مشابه است.
در همه این سالها، نظریات بسیاری نیز درباره عجیبترین کتاب جهان مطرح شده است. برای مثال برخی مدعی شدهاند که این کتاب صرفا تلاشی از سوی ووینیچ برای فریب دیگران و ابداع ذهن خود او بوده است. از طرفی برخی محققان نیز آن را یک راهنمای سلامت زنان قلمداد کردهاند.
دستنوشته ووینیچ بهحدی در دهههای گذشته ذهن محققان را به خود درگیر کرده که پژوهشگرانی مانند آندریاس شینر، فیزیکدان معروف، از آن بهعنوان «سم خالص» برای ذهن محققان یاد کردهاند. شینر که خود مدتی را به بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق کتاب اختصاص داده بود، هرگز نتوانست به کشف اسرار آن نائل شود.
او بعدها و طی تحقیقات خود نشان داد که این خط، یک زبان طبیعی و ساختاریافته نیست؛ بلکه شامل رشتهای از کاراکترهای تصادفی و بیمعناست. شینر بعد از این نیز مدعی شد که دستنوشته ووینیچ، یک دروغ قرون وسطایی است و متن آن اساسا معنایی ندارد. البته که نظرات متضادی نیز وجود داشت. برای مثال برخی پژوهشگران مدعی شدند که دستنوشته ووینیچ به زبانی کاملا جدید و ناشناخته نوشته شده است. برخی دیگر نیز این خط و زبان را ملهم از زبانهای لاتین، عبری یا ترکی قلمداد میکردند.
اگرچه در سالیان گذشته، اطلاعاتی از چند بخش کلیدی عجیبترین کتاب جهان کشف شده، هنوز ناشناختههای بسیاری درباره این کتاب در میان است. اثبات قدمت تاریخی عجیبترین کتاب جهان
با وجود همه موانعی که برای رمزگشایی مرموزترین کتاب دنیا وجود دارد، تکنولوژی مدرن توانسته راه را برای رمزگشایی آن باز کند. اگرچه هنوز موفق به درک معنای واقعی کتاب نشدهایم، اما از برخی رازهای آن پرده برداشته شده است. در همین رابطه و در ژانویه ۲۰۲۳، روزنامه هنر گزارشی از ردگیری مالکیت این نسخه خطی توسط محققی به نام استفان گوسی منتشر کرد وسی میگوید برای این کار، همه معاملات این کتاب را با تجزیه و تحلیل دفاتر حساب امپراتوری هافکامر، جایی که همه نامههای ورودی و خروجی ثبت میشوند، بررسی کرده است. بهگفته گوسی، اگر معاملهای با ۶۰۰ سکه طلا صورت گرفته باشد، به احتمال قریب به یقین، همان چیزی است که در نامه مارسی به آن اشاره شده است.
نامه مارسی، به فردی به نام یوهانس مارکوس مارسی، پزشک درباری قرن هفدهمی اشاره دارد که بهنظر میرسد عجیبترین کتاب جهان یا دستنوشته ووینیچ را از صاحب قبلی آن به نام گئورگ باریش دریافت کرده باشد. یوهانس مارکوس مارسی، در همین زمان مکاتبات منظمی با آتاناسیوس کرچر، یک محقق یسوعی داشت و بعد از چند سال از مالکیت کتاب مورد بحث، آن را با نامهای برای او فرستاد و در آن نوشت:
این کتاب از طرف یک دوست صمیمی به دست من رسیده است. بهمحض اینکه به دستم رسید، به یاد تو افتادم آتاناسیوس عزیز؛ چرا که معتقدم هیچکس جز تو نمیتواند آن را بخواند.
گوسی با پیگیری همین مکاتبات، موفق به ردیابی سلسله مالکیت کتاب شد. او طی پژوهشهای خود متوجه شد که این نسخه خطی قطعا زمانی در اختیار رودولف دوم، امپراتور مقدس روم بوده است که آن را زمانی بین ۱۵۷۶ تا ۱۶۱۲ از یک فروشنده ناشناس و با قیمت ۶۰۰ دوکات خریداری کرده است.
بررسیهای بیشتر نشان داده که کتاب حداقل حدود ۱۵۰ سال قبل از این معاملات، یعنی در قرن پانزدهم نگاشته و تهیه شده است. گوسی بعد از این نیز با بررسی سوابق ثبت شده مربوط به سال ۱۵۹۹ متوجه شد که امپراتور رودولف، مجموعهای از نسخ خطی را از پزشکی به نام کارل وایدمن با قیمت ۶۰۰ فلورین خریداری کرده است. این احتمالا همان چیزی است که مارسی در نامه خود به آن اشاره کرده است. گوسی همچنین کشف کرد که وایدمن در خانه گیاهشناسی به نام لئونارد راوولف زندگی میکرده است. با مرگ راوولف و همسرش، وایدمن به کتابخانه آنها دسترسی پیدا کرد یا آن را به ارث برد و در نتیجه، فروش نسخههای خطی از جمله همین کتاب را به امپراتور روم پیشنهاد داد.
ردیابی مالکیت کتاب همینجا به پایان میرسد و هیچ مشخص نیست که شخص راوولف چگونه برای اولین بار به این کتاب دست یافته است؟ همچنین مشخص نیست که نویسنده اصلی کتاب کیست؟
با وجود این، نکتهای که حالا با قطعیت مشخص شده، این است که فرضیات پیشین مبنی بر جعل کتاب توسط ووینیچ کاملا مردود است؛ چرا که تاریخسنجی رادیوکربنی نیز قدمت بالای آن را تایید میکند و اثبات کرده که حداقل در اوایل دهه ۱۴۰۰ میلادی نگاشته شده است. البته همین آزمایش، نظریه شخص ووینیچ مبنی بر اینکه این اثر توسط راجر بیکن، فیلسوف و راهب معروف قرن سیزدهمی نوشته شده است را نیز رد میکند.
افرادی که از داروهای رقیقکننده خون استفاده میکنند، در صورت مصرف داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی (NSAID) مانند ایبوپروفن یا ناپروکسن، دو برابر با خطر خونریزی داخلی مواجهند.
وناتوس رونوشت منصوری از شاسی بلند اوروس لامبورگینی است. تمامی ابعاد لامبورگینی وناتوس منصوری دقیقا مشابه نسخه استاندارد لامبورگینی اوروس است با این تفاوت که ستون دوم یا «B» حدود ۲۰۰ میلیمتر عقبتر رفته است.
واکنش فوری و مشترک وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی به تصویب قطعنامه ضدایرانی؛ رئیس سازمان انرژی دستور انجام اقدامات موثر، از جمله راهاندازی مجموعۀ معتنابهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته از انواع مختلف را صادر کرد.