مخاطب 24- دغدغه مهاجرت نخبگان، دانشمندان، پزشکان و کادر پزشکی از این جمله است. باید موشکافی کرد که چه چیزی باعث این معضل شده است؟ مسائل اقتصادی؟ مسائل مربوط به شایسته سالاری و تعیین جایگاههای نادرستی که شایسته سالاری در آنها اعمال نشده است؟ (که البته این مساله گاه از مشکلات اقتصادی هم مهمتر است و به روح و روان آن نخبه فشار میآورد) در هر صورت در زمان اکنون، کشور ما ایران به شدت با این معضل مواجه شده است؛ و همه مسوولین و دست اندرکاران باید به دنبال رفع چنین مسایلی باشند.
علی بابایی کارنامه نماینده مجلس یازدهم شورای اسلامی در خصوص مهاجرت پزشکان گفت: "به عقیده بنده در برخی از رشتههای پزشکی نگرانی نداریم و لازم نیست که جلوی خروج پزشکان گرفته شود و دررشتههایی هم که نیاز داریم پزشکی به کار و فعالیت در کشور ادامه دهد، باید با استفاده از سیاستهای تشویقی از این مهاجرتها جلوگیری کرد. "
او ادامه داد: "کادر درمان جزو نیروهای محروم هستند، ولی پزشکان که مبالغ کمی هم نمیگیرند و تمایل دارند که مبالغ زیاد و به شکل نقدی دریافت کنند ومثلا برخی از پزشکان چند برابر مبلغی که به عنوان حق الزحمه از دولت دریافت میکنند، چندین برابر آن را به شکل زیر میزی از بیماران دریافت میکنند. "
نماینده حوزه انتخابی ساری در خصوص زیرمیزی گرفتن پزشکان ادامه داد: "به شکلی مشخص نمیتوان مبالغ دریافتی که پزشکان به شکل زیرمیزی از بیماران دریافت میکنند را مشخص کرد و با آن مقابله کرد. چرا که در این خصوص، اگر فرهنگ دریافت مزایا و حقوق و درآمد و کسب روزی حلال در کشور به نسبت آن چیزی که من حق خود بدانم، در کشور فراهم نباشد، منجر به زیاده خواهی میشود؛ که در نتیجه منجر به فرار مالیاتی میشود در صورتی که از وضع مالی خوبی برخوردار هستند. "
بابایی کارنامه در خصوص فرار مالیاتی خاطر نشان کرد: "مثلا از کارمندان به شکل ماهیانه مالیات گرفته میشود، ولی طلا فروش و یا کسی که در حوزه اقتصاد صادراتی کار میکنند، آیا همه مالیات پرداخت میکنند؟ "
عضو کمسیون اجتماعی مجلس در پایان گفت:" در حال حاضر فرار مالیاتی ما دوبرابر کسب مالیات فعلی است؛ و به عقیده بنده اولویت با بحث فرهنگی است؛ و تا جایی که مربوط به قانون گذاری باشد مجلس ورود کرده است. "
فاطمه فروغی روان شناس و نویسندهی بیش از ۱۰ جلد کتاب، در خصوص فرار مغزها گفت: "اکثر دانشجویان نخبه و پزشکان و کادر درمان در فکر و تصمیم گیری و یا درحال انجام امور مربوط به مهاجرت هستند. باید دید آنها در کشور مقصد، چه چیزی دیده اند که در سرزمین مادریشان وجود ندارد؟ رسیدن به جواب این سوال، خیلی مهم است. "
او ادامه داد:" کارشناسان مسائل اجتماعی باید این موارد را یک به یک بررسی کنند و نتیجهی پژوهش خود و راه حلهای پیشنهادی خود را به مسوولین اعلام کنند. البته بخش مهم قضیه این است که مسوولین با دلسوزی و آینده نگری برای کشور، بعد از این که مشکلات موجود در طبقهی نخبه را شناختند، به راه حلهای کارشناسان توجه کرده و آنها را اعمال کنند. "
این نویسنده در خصوص این که چرا دانشجویان پزشکی و پزشکان اقدام به مهاجرت میکنند خاطرنشان کرد: " نخبهها و دانشجویان پزشکی به سبب هوش و اطلاعات وسیع شان، محدودیتها و مشکلات را خیلی زود میبینند و نمیشود آنها را مانند مردم عادی توجیه کرد و به اجبار راضی نگه داشت. نخبگان و دانشمندان فقط مسائل منطقی و درست را میپذیرند. مشکلات مربوط به پیدا کردن شغل، کسب مجوز، عدم رعایت شایسته سالاری، عدم حمایت مسوولین، معضلات اقتصادی مردم، تعیین مبلغ ویزیت و حقوق مربوط بهپزشک و پرستار و بیمار، محدودیت دسترسی به اینترنت و... باعث میشود که یک نخبه قید زندگی در سرزمین مادری را بزند و به فکر مهاجرت بیفتد. "
فاطمه فروغی معتقد است که: " خودمان نیازمند حضور پزشکان در کشور هستیم، ولی آنها در کشورهای دیگر کار میکنند و محصول کار و سوادشان به کشورهای دیگر میرسد. "
به راستی، مقصر کیست؟