مخاطب 24- دانشمندان می گویند حدود ۸۰ درصد از هویت افراد تا سن هفت سالگی شکل میگیرد. همین نکته بیانگر این است که آنچه کودکان در معرض آن قرار میگیرند تا چه حد از اهمیت بالایی برخوردار است؛ آنچه میشنوند، آنچه میخوانند، آنچه میبینند و... حال تصور کنید که کودکان درمعرض انواع موسیقیهایی قرار بگیرند که به لحاظ کلام مستهجن و پیام شان نیز پر از ابتذال باشد.
موسیقیهایی که ازآن طرف آبها وباحمایت یکی ازشرکتهای موسیقایی منتشر میشود که حامی تولیدات بسیاری از خوانندههای خارج نشین است و از آن به عنوان مافیای بزرگ موسیقی فارسی زبان ها یاد می کنند. این شرکت طی سال٬های اخیر روشهای مختلفی برای درآمدزایی داشته و اگرچه در ظاهر از تبلیغات و حق پخش موزیک ویدئوها استفاده کرده، اما شنیدهها حاکی از آن است که در پشت پرده پول سازی هایش، زدوبندها و وقایع تاریکی جریان دارد. ولی آنچه که به عنوان پرسش اصلی مطرح می شود این است که دلیل استقبال برخی کودکان از موزیک ویدئوهایی با محتوای نامتعارف چیست؟ و مهم تر از همه راهکار درست حقوقی و فرهنگی برای برخورد یا بهتر بگوییم پیشگیری از اشاعه این نوع موزیک ویدئوها در سطح جامعه چه می تواند باشد؟
در بسیاری از کشورها همچون انگلستان، آمریکا، امارات متحده عربی، آلمان و... برای مصرف محتوای فضای مجازی قوانین مشخص و معینی بالاخص برای کودکان و نوجوانان در نظر گرفته شده است. البته در بند ۶ از ماده ۱۰ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان آمده است: «در دسترس قراردادن یا ارائه محتوا یا اثر مستهجن یا مبتذل به طفل یا نوجوان به عنوان مصادیق مجرمانه علیه اطفال و نوجوانان تلقی می شود و به یک یا چند مجازات درجه ۸ قانون مجازات اسلامی محکوم است.» اما آیا این قوانین به مرحله اجرا می رسد و اقدامات حقوقی علیه تولیدکنندگان این آثار به خوبی اجرا می شود یا خیر؟
دانستن این مورد نیز ضروری است که موسیقی دارای کارکردهای مثبت و منفی است که توجه نکردن به آن سبب می شود برای کودکان مسائل و مشکلات روانی اتفاق بیفتد. یعنی همان اندازه که انتخاب یک موسیقی مناسب می تواند بر سلامت روانی کودکان تاثیر مثبت داشته باشد به همان اندازه انتخاب موسیقی های نامناسب هم می تواند اثرات مخربی بر سلامت جسم و روان آنها ایجاد کند.
مهرنوش بزازان، روان شناس کودک ونوجوان ضمن بیان کارکردهای مثبت موسیقی به جام جم می گوید: «هنر، ورود به دنیای خیال است و ما با این دنیا می توانیم به تخیلات کودکان جهت مناسبی دهیم که نقش موثری هم در خلاقیت آنان دارد. بسیاری از کودکان راست دست هستند و از نیمکره چپ خود استفاده می کنند که با شنیدن موسیقی می توانیم نیمکره دیگر مغز کودکان را با فعال شدن نورون ها تقویت کنیم.» از طرفی موسیقی می تواند نقش بسزایی در توجه و تمرکز کودکان داشته باشد و به عنوان ابزاری برای یادگیری و تخلیه هیجانات مثبت و منفی آنان محسوب شود.
پیامدهای منفی موسیقی های مبتذل برای کودکان
ساخت بسیاری از ویدئوهای برخی از همین خواننده های آن طرف آبی، از مصادیق تولید و انتشار محتوای مستهجن است که مطابق با قوانین کشور جرم تلقی می شود. البته یکی از تکنیک های این خواننده برای بالابردن اثرگذاری محتوا در تولیداتش، این است که از جعل عمیق و تحریف فیلم ها یا برنامه های سابق تلویزیونی و سینمایی استفاده می کند و ذهن و روان و حتی جسم کودکان ما را مورد هدف قرار می دهد.
از سوی دیگر نقش کلام در موسیقی بسیار زیاد است و اگر ما با پخش محتواهای نامناسب ذهن کودک را کلیشه ای کنیم، او در دوره های بزرگسالی با مشکلاتی مواجه خواهد شد، چراکه محتوای این آثار به کودک می گوید با همین رفتارهای جنسیتی ارزشمند است و بدون آن چیزی برای ارائه ندارد. در اینجاست که اعتمادبه نفس کودک به مرور دچار خدشه خواهد شد. موضوعی که این روان شناس کودک هم با آن موافق است و می گوید: «پس از برقراری ارتباط با دنیای هنر و ایجاد حس آرامش و لذت، اگر این هنر با لوح درونی انسان همسان نباشد ممکن است لذتی موقتی داشته باشد که پایدار نیست و در رشد روانی کودکان تاثیر چندانی نگذارد. البته تاثیر همسالان و هویت یابی کودکان در این بین نیز موثر است. چنین موسیقی هایی کودک را پرخاشگر می کند و مفهوم ریشه ای جامعه پسندی را ندارد.»
شکی در این نیست که کودکان نیاز به موسیقیهای شاد دارند، اما تولید چنین موسیقیهایی علاوه بر جنبه های تربیتی باید به گونهای باشد که به کوکان آسیب وارد نکند. با نگاهی به موسیقی های نواحی مختلف کشورمان می توانیم موسیقیهایی به شدت شاد را پیدا کنیم که هم ریشه در اصالتهای ما دارند و هم می توان براساس آنها بهترین و مناسب ترین موسیقیها برای شادی بچه ها را تولید کرد. بزازان همچنین معتقد است که اگر کودکان را با هنر آشنا کنیم و پدر و مادرها زمانی که فرزندان شان متولد می شوند و پس از تشخیص آواها توسط کودک، آنان را در معرض انواع موسیقی های اصیل قرار دهند تا بتوانند با فضای آن آشنا شوند.
او تصریح می کند: «اگر والدین چنین کاری نکنند و کودک را ازشنیدن چنین آواهایی محروم کنند، زمانی که بچهها بزرگتر میشوند و میتوانند به صورت مستقل تصمیم بگیرند، اولین پیشنهادی که درخصوص شنیدن چنین موسیقیهایی به آنان میشود را می پذیرند. البته برآورده کردن نیازهای تخیلی کودکان در بستری مناسب و کم کردن سختگیریهای والدین نیز در این مساله حائز اهمیت است.» البته لازم است دولت و وزارت ارشاد نیز زمینههای مناسبی را برای تولید آثاری با محتواهای مناسب برای کودکان و نوجوانان فراهم کنند؛ اما مسئله این است که آیا با همان سرعتی که صنعت موسیقی در کشور در حال رشد است، آیا چندین سال دیگر هم کودکان ما درک درستی از انواع موسیقیهای سنتی دارند؟ یا همچنان این موسیقیهای مبتذل جای خود را به فرهنگ اصیل ایرانی میدهند؟
منبع: جام جم