به گزارش مخاطب ۲۴ به نقل از روابط عمومی بیمه تعاون: ضریب نفوذ بیمه در کشور ما بسیار پایین است و کارشناسان علل مختلفی را برای آن ذکر میکنند در این رابطه یونس مظلومی، مدیر عامل بیمه تعاون با خبرنگار روزنامه تفاهم گفتگویی داشته اند که ما حاصل این گفتگو را در زیر میخوانید.
نقش روابط عمومی را در افزایش ضریب نفوذ بیمه چگونه میبینید؟
ما جزو آن دسته از کشورهایی هستیم که متاسفانه ضریب نفوذ بیمه در آنها بسیار پایین است و وقتی با متخصصین این حوزه صحبت میکنیم نظرشان این است که دلیل پایین بودن ضریب نفوذ بیمه، عدم آشنایی مردم با کارکردهای صنعت بیمه است. طبیعتا آن بخش از شرکتهای بیمه که باید این کار را انجام دهند، روابط عمومی این شرکتها هستند تا شاهد باشیم که فرهنگ بیمه و احساس نیاز نسبت به داشتن پوششهای بیمهای در میان مردم گسترش یابد. این امر، از جمله فعالیتهایی است که باید توسط روابط عمومی شرکتهای بیمه صورت پذیرد. در یک نگاه کلی تر، روابط عمومیهای صنعت بیمه، اعم از شرکتهای بیمه، بیمه مرکزی، سندیکای بیمه گران و …. همه این وظیفه را دارند که در ایجاد انگیزه برای خرید بیمه نامهها که منجر به افزایش ضریب نفوذ بیمه میشود تلاش نمایند.
به نظر شما تعامل روابط عمومیهای صنعت بیمه با شبکههای اجتماعی چگونه باید باشد و آیا اصولا آنها به طور کلی در این امر موفق بودهاند؟
در موضوع شبکههای اجتماعی فکر میکنم که روابط عمومیهای صنعت بیمه، در مجموع میتوانند قویتر از آنچه تا کنون عمل کردهاند به این حوزه وارد شوند. به این دلیل که در حال حاضر، در همه جای دنیا و نه فقط درایران، امر آگاهیسازی و اطلاع رسانی به سمت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی رفته است و اصولا توجه نسبت به رادیو، تلویزیون، روزنامه، رسانههای محیطی و مواردی از این دست که جزو رسانههای کلاسیک محسوب میشوند کم شده و جایگاهی که هماکنون شبکههای اجتماعی از آن برخوردارند سهم قابل توجهی نسبت به سایر حوزههای اطلاعرسانی را از آن خود کرده است؛ بنابراین بسیار مهم است که شرکتهای بیمه این موضوع را مد نظر قرار دهند و از این پلتفرمها برای اطلاع رسانی، آموزش و آگاه سازی جامعه نسبت به ارزش و اهمیت پوششهای بیمهای استفاده کنند. امری که امیدواریم جامعه روابط عمومی در صنعت بیمه نسبت به آن اهتمام بیشتری از خود نشان دهد.
جایگاه روابط عمومی را در شرکتهای بیمه چگونه میبینید؟ آیا تبدیل مدیریتها به معاونت در شرکتهای بیمه امکانپذیر است و در این صورت چه تغییری حاصل خواهد شد؟
به عقیده من، این امر که عنوان یک بخش، در چارت سازمانی چه باشد چندان تغییری ایجاد نمیکند؛ چرا که در واقع عملکرد آن بخش مهم است نه عنوان آن. برای مثال، ممکن است در یک سازمان، مدیریت روابط عمومی وجود داشته باشد و بازده بالایی از خود نشان دهد، در حالیکه در یک شرکت دیگر عنوان معاونت داشته باشد و بازده مطلوب از خود نشان ندهد؛ بنابراین آنچه مهم است عملکرد آن بخش است و اهمیت عنوان در مرتبهای به مراتب پایینتر قرار میگیرد.
نقش رسانههای تخصصی را در زمینه فعالیت روابط عمومیهای صنعت بیمه چگونه میبینید؟
طبیعتا رسانههای تخصصی در وهله اول کمک میکنند به گسترش دانش بیمهای و نشر اخبار و تحلیلها حتی در بین فعالان صنعت. ضمن اینکه میتوانند در توسعه تخصصی این رشته نیز موثر واقع شوند؛ بنابراین نقش رسانههای تخصصی، حائز اهمیت بسیار زیادی در حوزه روابط عمومی و صنعت بیمه است. در ارتباط با فاصله معنی دار ضریب نفوذ بیمه در کشور نسبت به هدف تعیین شده در پایان برنامه ششم گفته میشود که بخشی از این کاستیها، از دایره اختیارات و توانایی صنعت بیمه خارج است و به مشکلات موجود در اقتصاد کلان کشور برمی گردد، مسائلی از قبیل تورم، بیثباتی اقتصادی، عوامل نهادی و …. اما در این میان قطعا بخشهایی نیز به فعالیتهای خود شرکتهای بیمه و فعالان این حوزه برمیگردد، شما در این رابطه چه فکر میکنید؟ در ابتدا باید بگویم که اصولا افزایش ضریب نفوذ بیمه همچون سایر بخشهای اقتصادی، در هیچجای دنیا به صورت دستوری اتفاق نمیافتد. به نظر من اتفاقا شرکتهای بیمه طی این سالها تلاش خوبی در این زمینه انجام دادهاند که قابل تقدیر است، برای مثال در بخش بیمههای زندگی که موفقیتهای خوبی در سالهای اخیر به دست آوردند. اما به عقیده من آن چیزی که باید اتفاق بیفتد این است که حاکمیت و نهادهای حاکمیتی باید از صنعت بیمه حمایت کنند.
متاسفانه رویکرد و دیدگاه موجود این است که ما اگر به شرکتهای بیمه فشار بیاوریم و آنها را تضعیف کنیم به این معناست که متقابلا از منافع مردم دفاع کردهایم؛ در حالی که تضعیف شرکتهای بیمه یعنی تضعیف صنعت بیمه و حقوق بیمهگذاران و هرچقدر که حاکمیت از صنعت بیمه حمایت کند، ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که شرکتهای بیمه و صنعت بیمه قویتر شوند که این قوی شدن به معنای خدمات رسانی بهتر و افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور خواهد بود؛ امری که در نهایت نفع آن آن به مردم و بیمهگذاران خواهد رسید. در این میان، یک نکته مهم، افزایش قیمت خدمات بیمه به طور منطقی و متناسب با تورم است. برای مثال وقتی میبینیم که رقم دیه ۵۰ درصد افزایش پیدا میکند، اما حق بیمه، متناسب با آن افزایش پیدا نمیکند، به آن معناست که شرکتهای بیمه به تدریج ضعیفتر خواهند شد که متاسفانه آثار سوء خود را بر صنعت بیمه خواهد گذاشت، به طوری که این صنعت نخواهد توانست رشدی متناسب با سایر بخشهای اقتصادی داشته باشد.