مخاطب 24- ناصر طهماسب هنرمند دوبله کشورمان روز اول دی ماه ۱۴۰۲ در سن ۸۴ سالگی درگذشت. شاید برخی ها صدای ناصر طهماسب را به یاد نیاورند و یا بخواهند بیشتر با زندگی این هنرمند ایرانی آشنا شوند. ادامه این مطلب را برای شما آماده کرده ایم.
به گزارش تابناک جوان، ناصر طهماسب گوینده، دوبلور و بازیگر ایرانی بود که روز گذشته درگذشت و در سکوت خبری به خاک سپرده شد. ناصر طهماسب را بیشتر با کارهای ماندگار دوبله او میشناسیم. صدایی که برای همیشه ماندگار شد.
ناصر طهماسب گوینده و دوبلور پیشکسوت روز گذشته درگذشت و در سکوت خبری مراسم تشییع و خاکسپاری او برگزار شده است. بنابر اعلام دوستان این هنرمند پیشکسوت، وی حدود دو هفته قبل، دچار سکته مغزی و در بیمارستان بستری شده بود. وی روز گذشته یکم دی ماه درگذشت.
فرزند ناصر طهماسب دلیل این اتفاق را احترام به خواسته پدر عنوان کرد. کیومرث طهماسب، پسر این هنرمند در گفتوگویی با ایسنا ضمن تایید خبر درگذشت ناصر طهماسب و خاکسپاری وی در سکوت خبری، گفت: دو هفته قبل متاسفانه پدر دچار سکته مغزی شدند و طی این مدت در بیمارستان بستری بودند. چندین بیمارستان هم فقط به امید بهبودی ایشان عوض کردیم که متاسفانه روز گذشته، یکم دی ماه به علت کاهش سطح هوشیاری ایشان از دنیا رفتند
او همچنین اعلام کرد: مراسم خاکسپاری ایشان امروز صبح، شنبه دوم دی ماه در بهشت زهرا (سلام الله علیها) در قطعه خانوادگی انجام شد.
پسر ناصر طهماسب درباره اینکه چرا خبر درگذشت این هنرمند رسانهای نشد؟ توضیح داد: همانطور که پدر را میشناسید همیشه برای خودشان حریم خصوصی قائل بودند و از حاشیه و رسانهای شدن و گفتوگو به دور بودند؛ به همین خاطر ما به خواسته ایشان حرمت گذاشتیم و اول به خاطر خودش و بعد خودمان صبر کردیم تا مراسم خاکسپاری انجام شود تا اینکه امروز خودم خبر فوت ایشان را اعلام کردم.
ناصر طهماسب در سال ۱۳۱۸ در جهرم متولد شد و فعالیت در دوبله را به صورت حرفهای از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد. وی برادر ایرج طهماسب است. مهارت در ارائه تیپهای جدی و کمدی و لهجههای مختلف از ویژگیهای او بود.
صدای طهماسب یادآور نقشآفرینی بازیگرانی مانند هارولد لوید، جک نیکلسون، جیمز استوارت، کری گرانت، همفری بوگارت، هنری فوندا، استیو مککوئین، گری کوپر، جین هکمن، آنتونی پرکینز، پیتر سلرز، دیوید جانسن، کوین اسپیسی، ایان ریچاردسون و… بود.
او افزون بر گویندگی نقشهای اول، در فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی زیادی به عنوان مدیر دوبلاژ و سرپرست گویندگان فعالیت داشته است.
گویندگی بهجای جک نیکلسون در «دیوانه از قفس پرید»، ریچارد دریفوس در «دختر خداحافظی»، داستین هافمن در «پاپیون»، لزلی هاوارد در «بربادرفته»، جانی سکا در «محمد رسولالله» (صلی الله علیه و آله) و جهانگیر فروهر در «سوتهدلان» (ساخته علی حاتمی، ۱۳۵۶) نمونههایی از آثار ماندگار او در دوبله است. همچنین بهیادماندنیترین نقشهایی که او گویندگی آنها را در مجموعههای تلویزیونی به عهده داشتهاست عبارتند از: جاناتان گرت در «در برابر باد»، فرمانده کسلر در «ارتش سری»، آقاجان با بازی نصرت کریمی در «داییجان ناپلئون» اثر ناصر تقوایی، ابوالفتح با بازی علی نصیریان در «هزاردستان» اثر علی حاتمی و یوگی در کارتون «یوگی و دوستان».
بخشی از صدای مرحوم ناصر طهماسب را در مستند میشنوید. زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ ...
صدای ناصر طهماسب را در فیلم های مختلف به عنوان دوبلور بشنوید.
جام جم آنلاین این مصاحبه را مدتها پیش انجام داده است که در ادامه میخوانید.
شما ازجمله گویندهها و دوبلورهایی هستید که هر از گاهی بازیگری را هم تجربه میکنید. شاید بارزترین آنها حضور در سریال مرگ تدریجی یک رویا، ساخته فریدون جیرانی است. انگیزه شما از تجربه بازیگری به چه عواملی برمیگردد؟
واقعیتش این است که من صداپیشگی و هنر پیشگی را از هم جدا نمیدانم و به نظر من هر دو یک کار را انجام میدهند، ولی زمانی که من به عنوان گوینده کار میکنم درواقع در یک اتاق تاریک و پشت میز دوبله دست به بازیگری میزنم و آن را تجربه میکنم. همین کار را هم که جلوی دوربین انجام میدهم، میشود بازیگری. در مورد سریال مرگ تدریجی رویا آقای جیرانی قصد داشت از صدای من برای نقش داریوش آریان استفاده کند که بازی آن را نیز به من محول کرد. در این تجربه متوجه جذابیتهای بازیگری شدم و از آن لذت بردم. یکی از جذابیتهایش این بود که باید دیالوگهای خودم را میگفتم و قرار نبود به جای بازیگر دیگری حرف بزنم. ضمن این که به تجربه کردن هنرهای مختلف علاقه دارم؛ و احتمالا تجربه گویندگی و دوبله بویژه در فن بیان و دیالوگگویی نیز در اجرای نقش به کمکتان میآید.
قطعا همین طور است. همان طور که گفتم ما در گویندگی، بازیگری را در سطح بالایی تجربه میکنیم و حرف زدن به جای بازیگران بزرگ سینمای جهان این توانایی را به ما داده که نقش و شخصیتها را بخوبی شناخته و آنالیز کنیم که این تجربه در بازیگری نیز به کمک ما میآید. ضمن این که قدرت بیان یک گوینده و مهارت او در دیالوگگویی چهبسا بهتر از یک بازیگر حرفهای باشد و از آنجا که مخاطب با صدای او آشنایی دارد راحتتر با آنها ارتباط برقرار کرده همذاتپنداری میکند. البته من معتقدم سطح دوبله ما بسیار فراتر از سطح بازیگری است و هنوز ما در حرفه بازیگری به اندازه دوبله به استانداردهای جهانی نزدیک نشدهایم.
برخی معتقدند گویندگان و دوبلورها نباید وارد عرصه بازیگری شوند، چون ممکن است تصویری که مردم از صدای آنها در ذهن خود ساختهاند شکسته شود و شاید آن صدا جذابیت و باورپذیری خود را از دست بدهد. شما چقدر با این دیدگاه موافقید؟
اگر موافق بودم که بازی نمیکردم. نه من با این تحلیل موافق نیستم، چون همان طور که گفتم بین این دو حرفه تفاوت و تفکیکی قائل نمیشوم. زمانی من گوینده، پشت میکروفن بازی میکنم و یک زمان هم جلوی دوربین، البته ممکن است یک دوبلور هم مثل یک بازیگر حرفهای نتواند بازی خوبی ارائه کند، اما این به معنی مغایرت داشتن گویندگی با بازیگری نیست.
یعنی نگران نیستید که تصویرتان شناخته شود. چون به نظر من نشان دادن تصویر یک صدای خوب، راز آلودگی و اسطورهای بودن آن را کم میکند؟
من مثل شما فکر نمیکنم. اتفاقا وقتی در سریال مرگ تدریجی یک رویا یا سریال کلانتر بازی کردم مردم با من و صدای من ارتباط و انس بیشتری پیدا کردند و عکسالعملهای آنها در جامعه و کوچه و خیابان برایم بسیار جالب و آموزنده است.
صدای شما ازجمله صداهایی است که نمیتوان تقلید کرد و نمونه مشابه هم ندارد و دستکم من ندیدم که از صدای شما تقلید صورت بگیرد و اتفاقا همین ویژگی هم موجب شده کاراکترهایی هم که به جای آنها صحبت کردهاید در ذهن بمانند و ماندگار شوند. نظر خودتان چیست؟
درست است. به این جنس از صداها، تکصدایی گفته میشود که در مورد برخی گویندگان قابل اطلاق است. این ویژگی کمک میکند تا برخی شخصیتها که به جای آنها حرف میزنیم برجستهتر شده و به چشم بیایند. البته من همیشه به یک مدل و شکل خاص صحبت نمیکنم و در صداپیشگی هم دوست دارم انواع لحن و لهجهها را تجربه کنم. مثلا در هزاردستان علی حاتمی من با لهجه آذری به جای علی نصیریان صحبت کردم یا با تغییر صدا و لحن به جای اسماعیل محرابی و مرحوم نعمتالله گرجی حرف زدم یا در سریال دایی جان ناپلئون به جای هفت هشت شخصیت صحبت کردم بدون این که تماشاگر متوجه این مساله شود.
آیا صداپیشگی هم مشمول تقسیمبندیهای ژانری قرار میگیرد؟ بدین معنی که مثلا برخی صداها برای شخصیتهای کمیک مناسب باشد و برخی از آنها فقط به درد نقشهای جدی بخورد. آیا میشود این طبقهبندی را در مورد انواع صداها در هنر دوبله به کار برد؟
ممکن است این تقسیمبندی درباره برخی صداها صادق باشد، اما یک قاعده کلی نیست و دوبلور اگر توانایی و مهارت لازم را داشته باشد میتواند گویندگی ژانرهای مختلف کمیک یا ملودرام و تراژدی را بخوبی انجام دهد. من سعی کردهام انواع مختلف صداها و شخصیتها را تجربه کنم. از هارول لوید گرفته که یک بازیگر کمدی است تا نقش جدی و رسمی سروان کسلر در ارتش سری. راستش من به تقسیمبندی جدی و کمدی در گویندگی اعتقادی ندارم و به نظرم دوبله یک کار کمدی و طنز هم بسیار جدی است و به عبارت بهتر، کمدی یا تراژدی بودن ژانر و شخصیت در جدیت کار دوبله تاثیری ندارد. مهم این است که گوینده با هنر خود بتواند آن کاراکتر و شخصیت را برای مخاطب باورپذیر کند و حس و حال او را به بیننده منتقل کند.
منبع: تابناک