کد خبر: ۹۲۴۸
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۲

از آشنایی در فضای مجازی تا خلوت شیطانی؛ شماره‌ام را به عنوان زن صیغه‌ای منتشر کردند

آشنایی در فضای مجازی؛ دختر ۲۲ ساله گفت: پس از آن خلوت شیطانی، دیگر «امید» مرا رها کرد و بعد از گذشت دوماه از این ماجرا نزد پزشک زنان رفتم و تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده است. زمانی که دوباره با «امید» تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم با خودروی مادرش به در منزل مان آمد و با لبخندی تمسخرآمیز گفت: اگر می‌خواهی با من ازدواج کنی، باید تا ۳۰ سالگی صبر کنی، بعد هم من از آن روز شیطانی، فیلم و عکس دارم! حالا هم گم شو برو پایین!
از آشنایی در فضای مجازی تا خلوت شیطانی؛ شماره‌ام را به عنوان زن صیغه‌ای منتشر کردند

با یک اشتباه بزرگ هیجانی در دوران نوجوانی و هوس‌هایی که نام «عشق» را یدک می‌کشید، همه زندگی و آینده‌ام را در حالی تباه کردم که برای ادامه تحصیل از خانواده‌ام جدا شدم و تصمیم‌های نابه جا و اشتباه را تا جایی ادامه دادم که اکنون حتی بیان سرگذشتم برای عبرت دیگران نیز وحشتناک است...

از آشنایی در فضای مجازی تا خلوت شیطانی؛ شماره‌ام را به عنوان زن صیغه‌ای منتشر کردند

 مخاطب ۲۴- به گزارش خراسان، دختر ۲۲ ساله که مدعی بود دیگران حق و حقوق او را تضییع کرده‌اند، درباره سرگذشت تاسف بار خود گفت: در خانواده‌ای با فرهنگ «آزاد» به دنیا آمدم و در مشهد به تحصیل ادامه دادم، اما سرنوشتم از ۱۵ سالگی در حالی تغییر کرد که به همراه یکی از دوستانم در گروهی تلگرامی عضو شدم.
در آن گروه چند پسر جوان نیز عضویت داشتند که با یکی از آن‌ها بیشتر گفتگو می‌کردم. «امید» حتی صفحه مجازی مرا در اینستاگرام دنبال می‌کرد. من هم تصاویری از چهره خودم را در گروه به اشتراک می‌گذاشتم به طوری که دوستان دیگری هم پیدا کردم که یکی از آن‌ها در خرمشهر بود و مرا نصیحت می‌کرد که در رشته «ریاضیات» ادامه تحصیل بدهم. اما در این میان «امید» سعی داشت با من ارتباط نزدیکی برقرار کند تا جایی که مدام مرا در پارک ملت مشهد تعقیب می‌کرد.

او که از درد دل‌های من متوجه کمبود شدید محبت خانوادگی‌ام شده بود، پیام‌های بیشتری برایم ارسال می‌کرد و این گونه روابط ما با یکدیگر ادامه یافت و بعد از این که «امید» وارد دانشگاه شد به دنبالم می‌آمد و سوار بر خودرو با هم به گشت و گذار می‌پرداختیم.

او نه تنها خواسته‌های زننده و غیرمتعارفی از من داشت بلکه «بنگ» و «گل» (مواد مخدر) را نیز به من تعارف می‌کرد که با سیگار استفاده کنم! خلاصه این ارتباط احمقانه و هوس آلود که نام «عشق» را یدک می‌کشید تا حدی ادامه یافت که یک روز مرا به باغ ویلای یکی از بستگانش برد و در آن جا اتفاقی افتاد که آینده‌ام را به نابودی کشاند...

 

پس از آن خلوت شیطانی، دیگر «امید» مرا رها کرد و بعد از گذشت دوماه از این ماجرا نزد پزشک زنان رفتم و تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده است. زمانی که دوباره با «امید» تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم با خودروی مادرش به در منزل مان آمد و با لبخندی تمسخرآمیز گفت: اگر می‌خواهی با من ازدواج کنی، باید تا ۳۰ سالگی صبر کنی، بعد هم من از آن روز شیطانی، فیلم و عکس دارم! حالا هم گم شو برو پایین!

با این جمله اگرچه از او نفرت پیدا کردم، ولی باز هم با تهدید مرا مجبور کرد که به این رابطه ادامه دهم. از آن روز به بعد من برای حس آرامش، سیگار می‌کشیدم و از درون احساس پوچی می‌کردم! تا جایی که تصمیم به خودکشی گرفتم، اما یکی از همان پسر‌هایی که در فضای مجازی با او آشنا شده بودم، مرا از این کار منصرف کرد.

«هوشنگ» اهل قوچان بود و بعد از مصرف مواد مخدر سیگار را با سیگار روشن می‌کرد، اما من تنها او را می‌شناختم. بعد از این ماجرا، با پسری تبعه خارجی آشنا شدم که بیش از حد به من محبت می‌کرد و من هم به او علاقه‌مند شدم. حتی برای یکدیگر حلقه ازدواج هم گرفتیم و رابطه مان را علنی کردیم به طوری که او مسئولیت صفحه اینستاگرامی مرا به عهده گرفت، چون من درگیر آزمون کنکور بودم، اما وقتی پدرم از این رابطه مطلع شد، به شدت با ازدواج مان مخالفت کرد چرا که معتقد بود ازدواج با اتباع خارجی تبعات وحشتناکی دارد. در این هنگام «امید» هم مرا دختری هرزه و فاسد خواند و من هم پاسخ دادم که «عاشق فرد دیگری هستم!»

پدرم وقتی فهمید که من توسط «امید» فریب خورده ام، شبانه به خانه آن‌ها رفتیم و مادرم موضوع را با خانواده‌اش در میان گذاشت و آن‌ها هم به ناچار با ازدواج من و «امید» موافقت کردند و این گونه پای سفره عقد نشستم، ولی «امید» با دختران دیگری نیز در فضای مجازی ارتباط داشت و مرا کتک می‌زد.

هنوز مدت کوتاهی از برگزاری مراسم عقد نگذشته بود که من در یکی از دانشگاه‌های «آبادان» پذیرفته شدم و در آن شهر علاوه بر تحصیل به تدریس خصوصی پرداختم. تا این که روزی «امید» به آبادان آمد و با هم به مسافرخانه رفتیم، در آن جا بود که به او گفتم من فرد دیگری را دوست دارم و طلاق می‌خواهم!

ولی او با عصبانیت کتکم زد که مسئول مسافرخانه مرا از دستش نجات داد. من هم به خوابگاه دانشگاه بازگشتم، ولی نیمه‌های شب پیام داد که قصد خودکشی دارد! من هم که ترسیده بودم به توصیه هم اتاقی‌ام دوباره به مسافرخانه رفتم، اما او روی تخت نشسته بود و «بنگ» می‌کشید. زمانی که قصد داشت به من نزدیک شود، فریاد زدم جیغ می‌کشم! و بدین ترتیب او را در همان مسافرخانه رها کردم و به خوابگاه رفتم.

پدرم وقتی ماجرا را شنید، از من خواست تا از او شکایت کنم. من هم با «فرید»، یکی از دوستانم که در شمال کشور زندگی می‌کرد تماس گرفتم تا برای راهکار‌های قانونی کمکم کند. او هم بلافاصله به آبادان آمد و برایم لباس و خوراکی خرید و هشدار داد که «امید» پسر خوبی نیست! بعد از درگیری تقاضای طلاق دادم و دانشگاه را رها کردم سپس به تهران رفتم و در آن جا مشغول کار شدم تا این که یک روز «هوشنگ» به دیدارم آمد و با هم یک واحد آپارتمانی را به صورت مشترک اجاره کردیم و چندین میلیون تومان هم پرداختم، اما قولنامه منزل را به نام هوشنگ نوشتیم که در نهایت او با همکاری بنگاه دار پولم را بالا کشیدند و من که در رویای مهمانداری هواپیما بودم، هیچ گاه نتوانستم به خواسته‌ام برسم و برای حفظ آبروی خودم سکوت می‌کردم.

در این شرایط به مشهد بازگشتم و به دلیل بیماری صرع که داشتم، نزد پزشک مشاور رفتم. حالا در شرایطی که هرکسی به خودش اجازه می‌داد به خواستگاری‌ام بیاید، یکی از دوستانم شماره تلفن مرا در فضای مجازی به عنوان زنی که قصد عقد موقت دارد، منتشر کرده و مردی مدام مزاحمم می‌شود. به همین دلیل به همراه مادرم نزد خانواده آن دختر کثیف رفتیم تا از آن مرد مزاحم نیز شکایت کنیم و...

برچسب ها: تجاوز ازدواج
آخرین اخبار
پربازدید ها
تصاویر
صفحه خبر بالای تصاویر
اخبار داغ
آغاز ساخت بزرگترین پردیس فرهنگی، هنری غرب آسیا آغاز ساخت بزرگترین پردیس فرهنگی، هنری غرب آسیا
طرح ساخت بزرگترین پردیس فرهنگی، هنری و آموزشی غرب آسیا با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهردار تهران در بوستان هنرمندان آغاز شد.
ویدیوی باشگاه لیورپول بعد از تمدید قرارداد محمد صلاح ویدیوی باشگاه لیورپول بعد از تمدید قرارداد محمد صلاح
محمد صلاح به صورت رسمی تا سال 2027 با باشگاه لیورپول در قرارداد خواهد بود.
۳۱ هزار سال پیش ساحل دریای کاسپین تا کجا پیشروی داشت؟ ۳۱ هزار سال پیش ساحل دریای کاسپین تا کجا پیشروی داشت؟
پژوهش‌های دیرین‌شناسی در ایران نشان می‌دهد در حدود بیش از ۳۱ هزار سال پیش، ساحل دریای کاسپین (خزر) در مجاورت محوطه تخت رستم (نکا) قرار داشته است. این محوطه در دوره پارینه‌سنگی، کارگاهی برای تولید ابزار‌های سنگی و شکار بود.
درگیری رضاییان با آرش رضاوند، جنجال تازه در استقلال درگیری رضاییان با آرش رضاوند، جنجال تازه در استقلال
استقلال در ادامه روند فاجعه بار خود مقابل فولاد شکست خورد تا هواداران این تیم خیلی بیشتر از قبل نگران تیمشان باشند.
نماینده ترامپ در مذاکره با عباس عراقچی کیست؟ نماینده ترامپ در مذاکره با عباس عراقچی کیست؟
نماینده ترامپ در مذاکرات یک یهودی است که روابط بسیار نزدیکی با ترامپ دارد و به دنبال «برچیده شدن» برنامه هسته‌ای ایران نیست.
از بیستون تا طاق بستان زیبایی‌های کرمانشاه از بیستون تا طاق بستان زیبایی‌های کرمانشاه
با رشد چشمگیر آمار گردشگران و افزایش ۲۵ درصدی جابجایی مسافران در نوروز ۱۴۰۴، استان کرمانشاه توانست جایگاه خود را در میان مقاصد محبوب گردشگری کشور تثبیت کند.
کدام کشور‌ها پرسرعت‌ترین اینترنت را دارند؟ کدام کشور‌ها پرسرعت‌ترین اینترنت را دارند؟
بر اساس آخرین آمار‌های منتشره، امارات متحده عربی، قطر و کویت همچنان سه کشوری هستند که سه رتبه نخست بالاترین سرعت پهنای باند اینترنت موبایل را در فوریه ۲۰۲۵ به خود اختصاص داده‌اند.
برگزیده
نصف میانکاله خشکید! نصف میانکاله خشکید!
در حال حاضر، تنها ۵۱.۳ درصد درصد از سطح آبی تالاب میانکاله پُر آب است
۳۱ هزار سال پیش ساحل دریای کاسپین تا کجا پیشروی داشت؟ ۳۱ هزار سال پیش ساحل دریای کاسپین تا کجا پیشروی داشت؟
پژوهش‌های دیرین‌شناسی در ایران نشان می‌دهد در حدود بیش از ۳۱ هزار سال پیش، ساحل دریای کاسپین (خزر) در مجاورت محوطه تخت رستم (نکا) قرار داشته است. این محوطه در دوره پارینه‌سنگی، کارگاهی برای تولید ابزار‌های سنگی و شکار بود.
کاهش مصرف برق به اندازه تولید یک نیروگاه اتمی با تغییر ساعت کاهش مصرف برق به اندازه تولید یک نیروگاه اتمی با تغییر ساعت
مدیرعامل شرکت توانیر گفت: برآورد‌ها نشان می‌دهد تغییر ساعت رسمی کشور به‌تنهایی می‌تواند حدود هزار مگاوات از بار شبکه را کاهش دهد؛ عددی معادل تولید برق نیروگاه اتمی بوشهر.
صفحه خبر بالای تصاویر