به گزارش مخاطب۲۴، آذر منصوری رییس جبهه اصلاحات در همایش سراسری اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران و اعضای هیأت رئیسه جبهه اصلاحات استانهای سراسر کشور گفت: دوم خرداد برای ما هم امید بود و هم حرکت
دوم خرداد اگر به نقطه عطفی در تاریخ ایران بدل شده، به شخصیتی بر میگردد که مردم ایران همواره از او به نیکی یاد میکنند؛ سید محمد خاتمی.
ما اصلاحطلبان در طی سالیان گذشته همواره در اتخاذ راهبردهای پیش رو همواره سعی کردهایم که یک تحلیل دقیق از وضعیت حکمرانی، جامعه و خودمان داشته باشیم.
ما بعد از انتخابات ۱۴۰۲ که من فکر میکنم باید اسم آن را شبه انتخابات گذاشت، در انتخابات ۱۴۰۳ با یک شرایط ویژه روبهرو شدیم.
واقعیت این است که با آمدن اصلاحات به این انتخابات، تحلیل ما از شرایط این بود که اگر قرار باشد انتخابات به سمت معناداری برود، قاعدتا باید شرایط برای حضور اصلاحطلبان فراهم شود. چون در انتخابات ۱۴۰۲ همه اصلاحطلبان رد صلاحیت شدند. با انتخابات آزاد خیلی فاصله داریم ولی حداقل معیار این است که انتخابات معنادار و رقابتی باشد. اتفاقی که سال ۱۴۰۳ رخ داد شاید پایانی بر پروژه یکدستسازی یا شکست یکدستسازی در حکمرانی ایران بود.
اصلاحطلبان همه تلاششان را کردند که مشارکت افزایش پیدا کند و رئیس جمهوری بر سر کار آمد که مورد حمایت اصلاحطلبان بود. تلقی ما این بود که دولت سرمایه
حفظ امید مردم نه فقط دغدغه اصلاحطلبان بلکه باید دغدغه مجموعه نظام باشد. بهرغم تلاشهای دولت پزشکیان این امید کاهش پیدا کرده که هشداری برای مجموعه حاکمیت است.
به اعتقاد من وفاق یعنی تفاهمی برای حل مشکلات شکل بگیرد و سالها است آقای خاتمی از گفتوگوی ملی صحبت میکند. ولی متأسفانه عدهای تصویرشان این است که وفاق یعنی استاندار یا فرماندار ار آنها انتخاب شود. این که وفاق نیست؛ اتفاقا این نابود کننده وفاق است.
از یک طرف با جریانی مواجه هستیم که با اینکه میداند اقلیت است، خودش را در جایگاه اکثریت میبیند. یک انتخابات برگزار شده و مردم باید تأثیر آن در تغییر رویکردها احساس کنند.
اگر تحریمها برداشته نشود، اقتصاد ما چطوری میتواند پا بر جا بداند. با این نوع اعمال فشار اقلیت تمامیتخواه و این قانون به کارگیری مشاغل حساس امید نداشته باشید که انتخابات بعدی مردم پای صندوق بیایند. خود این قانون ایجاد مفسده کرده است. وقتی چند نفر در یک نهاد میتوانند بگویند یک نفر میتواند وزیر شود یا نشود، دولت چه اختیاری میتواند داشته باشد؟! این امید مردم را هدف گرفته است. با این وضعیت اگر جنگ هم نشود، باید نگران فروپاشی جامعه باشیم.
تلاشهای آقای پزشکیان قابل تقدیر و نقدهای ما هم حمایت نقادانه است. اما قرار بود نظرات کارشناسی مبنای تصمیمگیریها باشد. به هر حال اینکه مذاکرات شکل گرفته حرکتی مبارک است؛ ولی باید به رفع تحریمها منجر شود. ما اصلاحطلبان دنبال مچگیری نبوده و نیستیم. مهم این است که کشور در ریلی قرار بگیرد که به سمت حاکمیت خوب برود.
آرزوی ما این است که اصلاحطلبان در یک حزب بزرگ و فراگیر جای بگیرند. ولی الآن شرایط برای تحقق این رؤیا فراهم نیست. اصولگرایان هم باید به یک ساختار منسجم برسند تا رقابت معنای بهتری پیدا کند.
کسی که کار اجماع سازی در یک نهاد اجماع ساز انجام میدهد باید بتواند همه ظرفیتها را گرد هم بیاورد. خیلی از استانها دلیل اینکه گزینه مطلوب آنها نتوانست منسوب شود، اختلاف نظر خود اصلاحطلبان بود و کسانی که دنبال این بودند که گزینه اصلاحطلبان استاندار نشود، از این وضعیت خوشحال بودند.
برنامه جبهه اصلاحات این بوده که این تشکیلات را گسترش بدهیم. این به معنای قدرتمند شدن جامعه مدنی ایران است. خودتان را دست کم نگیرید؛ شما بزرگترین و تاثیرگذارترین تشکیلات سیاسی کشور هستید.
چیزی که ما میخواهیم عملکردها و تقویت گفتمان دولت است. ما باید مجموعهای از برنامهها را داشته باشیم تا بتوانیم برای تقویت جامعه مدنی حرکت کنیم. هیچ راهی جز اصلاحات پیش روی ما نیست تا بتوانیم حکمرانی را اصلاح کنیم.
به هر حال حرکت آقای پزشکیان در عدم اجرای شبه قانون اتفاق خوبی بود. تشخیص ایشان این بود که این قانون نمیتواند به جامعه کمک کند. رفع حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد هم میتواند اثرگذار باشد. امیدوارم فضای سیاسی کشور به سمتی برود که هیچ منتقد مصلحی با حبس مواجه نشود. حاکمیت به سطحی از رواداری برسد که این افراد مصلح را بیشتر از اینکه تهدید بداند، ظرفیت بداند.