مخاطب۲۴- در روزهای گذشته یک مصاحبه ویدئویی با آیدین آغداشلو حاشیهساز شده است. به دنبال این اتفاق، ۱۱۱ نفر از فعالان رسانه معترض به نحوه اجرا، سوالها و ادبیات این مصاحبه، بیانیهای نوشته و آن را امضا کردهاند.
در این بیانیه آمده است: «اصول حرفهای و اخلاقی ایجاب میکند زمانی که به اندازه کافی امکان صدا دادن به آزاردیدگان و خشونتدیدگان را نداریم، از فراهم کردن تریبون برای متهم هم منصرف شویم، چراکه در غیر اینصورت نه تنها قدمی در راه «واقعیت» برنداشتهایم که با دهنکجی به راویان مسیر اعمال خشونت جنسی و فرار از پیامدهای اجتماعی آنان را بسیار هموارتر از پیش ساختهایم.
نقد ما در اینجا نه صرفا معطوف به روزنامه شرق، بلکه متوجه سیاستگذاریهایی است که رویههایی جنسیتزده و غیرهمدلانه، چون مورد اخیر را امکانپذیر کرده، عادی جلوه داده و به آنان مشروعیت میبخشند. غیاب حساسیتهای جنسیتی نه فقط مختص رسانه شرق، بلکه آفت اغلب مطبوعات کشور است.»
آغداشلو در این مصاحبه جنبش روایتگری را «اقدامی سیستماتیک» برای لکهدار کردن افراد صاحبنامی، چون او میداند. او بارها تاکید میکند که این اتهامات به دلیل اعتبار بالای خود و «از روی توهم» و «غیظ» زنان بوده است. بخش حیرتانگیز، اما اینجاست: در طول مصاحبه نه تنها آغداشلو به چالش کشیده نمیشود، بلکه به شکلی غیرحرفهای بارها تایید و ستایش شد. این احساس به مخاطب دست میدهد که نیت برنامه بیش از گفتوگو، تحسین خصال اخلاقی و ویژگیهای ظاهری او بوده است. او با "چشمان نافذ، صبر بسیار، چهره کاریزماتیک و هنرش" بارها تحسین میشود، بی آنکه حتی لحظهای خللی به این منبر خودستایشگری وارد شود.
فردی که در جایگاه روزنامهنگار نشسته چنان مغلوب و مسحور این فیگور هنری متهم به آزار است که دست پیش را گرفته، به راویان اتهام میزند و میپرسد: «آیا بوده خانمی به خاطر هیبت زیبای شما بهتون نزدیک شده باشه و آن کامیابی میخواسته نشده، اما چون به شما نرسیده آن را تعرض تعبیر کرده؟» مصاحبهکننده بعدتر سکوت آغداشلو در سالهای پس از افشای روایت را «لطف» او به راویان میخواند و درانتها میگوید: «[باوجود این روایتها]کشتن معنوی شما نتوانست اتفاق بیفتد.»
اینجا مسئله فقط رفتار غیرحرفهای روزنامهنگارانه نیست بلکه ضبط بیش از یک ساعت مدح از فردی با اتهامهای آزار زنجیرهای است. شبکه شرق قطعا میداند که انتشار چنین محتوایی کدام کفه نابرابریهای جنسیتی را سنگینتر میکند و تا کجا با ارعاب راویان به فرهنگ سکوتی که سالها حول روایتگری علیه خشونتهای جنسی بود دامن میزند. گویی به راویان بالقوه و بالفعل جنبش روایتگری گفته میشود که حتی اگر جرات کنید و پا پیش بگذارید چندی بعد، یا به بیان آغداشلو «وقتی که گرد و خاک خوابید»، متهمان را جلوی دوربین میآوریم تا از آنان اعاده حیثیت کنیم.
رسانه شرق یک روز پس از انتقادهای شدید مخاطبان دوباره در اینستاگرام خود بخشهای دیگری از این مصاحبه را بازنشر کرده است تا نشان دهد چه دریایی بین فضای فکری سیاستگذاران رسانهها و دغدغههای جنسیتی و نگرش انتقادی کنشگران و کاربران شبکههای اجتماعی وجود دارد.
رسانهها معمولا محدودیتهای قانونی را برای انتشار روایت زنان بهانه میکنند، اما در رفتاری غیرمتعهدانه حاضر نیستند همین سیاست را در قبال متهم به آزار هم تکرار کنند. آن هم درحالی که خلا قانونی مربوط به پیگیری خشونت جنسی در ایران را بهخوبی میدانند. این توجیه زمانی باورکردنی است که منبر خطیبانه را در گفتگویی چنین پرتمجید، تقدیم به متهمی با ۱۳ روایت آزار جنسی زن نکرده باشند. اصول حرفهای و اخلاقی ایجاب میکند زمانی که به اندازه کافی امکان صدادادن به آزاردیدگان و خشونت دیدگان را نداریم از فراهم کردن تریبون برای متهم هم منصرف شویم چرا که در غیر اینصورت نه تنها قدمی در راه «واقعیت» برنداشتهایم که با دهنکجی به راویان مسیر اعمال خشونت جنسی و فرار از پیامدهای اجتماعی آنان را بسیار هموارتر از پیش ساختهایم.
ما بهخوبی میدانیم که بسیاری از روزنامهنگاران متعد و مسئول در مجموعه شرق در اوضاع اجتماعی و سیاسی پیچیده ایران بارها قدمهای مهم و متعهدانهای برداشته، گزارشهای ارزشمندی در مسائل زنان ارائه داده و از زیر سایه سانسور بیرون کشیدهاند. نقد ما در اینجا نه صرفا معطوف به روزنامه شرق، بلکه متوجه سیاستگذاریهایی است که رویههایی جنسیتزده و غیرهمدلانه، چون مورد اخیر را امکانپذیر کرده، عادی جلوه داده و به آنان مشروعیت میبخشند. غیاب حساسیتهای جنسیتی نه فقط مختص رسانه شرق، بلکه آفت اغلب مطبوعات کشور است.
ما بر این باوریم که رسانهها باید ضمن پاسخگویی و پاسخگو کردن به عنوان یکی از وظایف اصلی، به بازنگری بر ساختارهای سنتی و مردانه خود پرداخته و معیارهای عدالتخواهانه و برابریطلبانه را اولویت بازبینی قرار دهند. مسیری که بدون افزایش مشارکت زنان در سطوح مدیریتی رسانه محقق نمیشود و به ممارست و آموزش جنسیتی همه اهالی رسانه، از تحریریه تا صندلیهای مدیریتی نیاز دارد