مخاطب۲۴- متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
به نام خدا
فاجعه معدن ذغال سنگ طبس و مرگ شهادت گونه دهها کارگر شریف و زحمتکش این معدن که موجب سوگواری خانوادههای آنان و جریحه دار شدن احساسات ملت ایران شد، نه اولین و نه آخرین حادثهای است که در محیطهای کار ناامن و سود محور رخ میدهد.
این بار، اما فاجعه، درست در جایی رخ داد که پیشتر هشدارهای لازم را دریافت کرده بود و عملکرد درست و به موقع مسئولان و دستگاههای ذی ربط میتوانست مانع این رخداد تلخ شود.
بررسی و رسیدگی به جنبههای مختلف این حادثه و دیگر رخدادهای مشابه که امروز به مطالبه ملی تبدیل شده است، نیازمند یک نگاه بیطرفانه و انسان گرا است و امیدواریم که این بار هیاتهای رسیدگی بدون در نظر گرفتن منافع اشخاص و جریانهای خاص و با شفافیت هر چه تمامتر مقصرین و قاصرین این حادثه تلخ را به ملت معرفی و در پیشگاه دستگاه قضا، پاسخگو کنند، اما این تجربه گزاف ثابت کرد که وجود نهادها و تشکلهای مدنی مستقل و واقعی کارگری در پیشگیری و پیگیری این رویدادها تا چه حد میتواند موثر واقع شود.
متاسفانه در حالی که در بیشتر کشورهای جهان تشکلهای کارگری و کارفرمایی روز به روز تقویت شده و مطالبات خود را با حمایت دولتها و در قالب پیمانهای دسته جمعی، به قواعد حقوقی الزام آور تبدیل کرده اند، در ایران، اما به رغم وجود بسترهای لازم و کافی در قوانین جاری اعم از قانون اساسی، قانون تجارت، قانون کار، قانون مدنی و امثال آن، قوای سه گانه کشور به ویژه قوه مجریه و در راس آن دولت ها، با تضعیف تشکلهای موجود و یا با ایجاد مانع برای شکل گیری تشکلهای مستقل، شرایطی را فراهم آورده اند که امروز بسیاری از کارگران مشاغل از جمله کارگران معادن، فاقد تشکل، نماینده و سخنگوی رسمی و قانونی برای مذاکره و احقاق حقوق حداقلی خود هستند.
خلأ وجود تشکل هاى مستقل کارگرى دست سودجویان را برای سوءاستفاده از نیروی کار، به ویژه در بخشهایی که دولت و حاکمیت کارفرمای اصلی آن است، باز میگذارد. چنانکه در این فاجعه، بخشی از مسئولیت متوجه وزارت صمت به عنوان نهاد بالا دستی و مالکیتی (دولت) به عنوان صادره کننده پروانه بهره برداری است.
این نقصان در کنار عزل و نصب مدیران نالایق، سودجو و غیرمتخصص که تنها معیار گزینش آنها وابستگی به کارفرمای دولتی و رانت است، شرایطی را به وجود آورده که کار در معدن که به لطف دانش، تکنولوژی و تجربه بشری در همه جای جهان به عنوان یکی از شغلهای استاندارد شده با ریسک قابل قبول شناخته میشود، در ایران و در سایه فقر، مدیریت و ابتداییترین الزامات و تجهیزات، به یک کابوس برای کارگران تبدیل شده است.
این مدیران رانتی، با بی توجهی عمدی به نیروی کار مولد و امنیت شغلی آنان و عدم رعایت موازین "کار شایسته" که رعایت آن جزو الزامات حقوقی و پذیرفته شده بین المللی است، از طریق امضای قراردادهای بی ضابطه و موقت با دستمزدهای ناکافی، در بدترین شرایط اقتصادی کشور، شریفترین نیروهای مولد را با قراردادن در معرض انواع خطرات و حوادث شغلی، به تبعیت بی، چون و چرا از خواستههای سودجویانه خود واداشته اند، به طوری که کارگران نه قدرتی برای تغییر شرایط دارند و نه صدایی برای رساندن اعتراض خود به گوشهای شنوا.
جبهه اصلاحات ایران ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغ دیده و ملت ایران، با تاکید بر حق همه کارگران و شهروندان برای داشتن یک زندگی آبرومندانه و درخور شأن و کرامت انسانی، توجه دولت و همه نهادهای مسئول به ویژه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را به توسعه دوباره سیاست "سه جانبه گرایی" (توافق بر سر منافع مشترک میان کارگر، کارفرما و دولت) و تقویت تشکلهای کارگری جلب میکند.
بدون شک با تغییر رویکرد امنیتی به مقوله کارگران و نصب مدیران متخصص و انسان گرا و نیز تقویت جامعه مدنی و قدرت چانه زنی کارگران، کارگاههای ناامن، به نقطه ضعف کارفرمایان غیرمسئول تبدیل شده و آنان را به چالش خواهد کشید.
جبهه اصلاحات ایران، استفاده از تجربیات "سه جانبه گرایی" و "کار شایسته" در اولین دولت اصلاحات را در این زمینه، همچنان مفید و کاربردی میداند و امیدوار است دولت محترم و دیگر نهادهای مسئول، با احترام به کرامت انسانی افراد، مانع تکرار این حوادث تلخ شوند.
جبهه اصلاحات ایران
٧ مهر ١٤٠٣