گزارش رضا رئیسی از ستاد دکتر مسعود پزشکیان: پزشکیان خودش باشد
مخاطب ۲۴- انتخابات ریاست جمهوری- وارد ستاد مسعود پزشکیان که میشوم، غلغلهای برپاست، زن و مرد و پیر جوان هر کسی به سهم و ظن خود یک گوشه کار را گرفته و در رفت و آمد، وسط ازدحام با شجاع پوریان نماینده سابق شورای شهر و علی شکوری راد نماینده سابق مجلس و از معاونان ستاد، در بالابر چند لحظهای همراه میشوم. شجاع پوریان با همان شور و حرارت همیشگی رو به شکوری راد میکند و میگوید: آقا من در ۳ انتخابات اخیر وارد کارزار انتخابات نشدم، چون نه حسی بود و نه رقابتی، اما حالا که همه را پای کار میبینم خودم هم آستین را بالا زده ام، خودم را معرفی میکنم و میگویم: همه پای کار هستند، اما همه ما در ستادهای کل کشور، اگر دست به دست هم دهیم تنها بخش کوچکی از کار را میگیریم و بار اصلی روی دوش خود پزشکیان و درخشش او در مناظرات است، شکوری راد که تا حالا سکوت کرده، میگوید این حرف درستی است، پزشکیان خودش باشد کار را در میآورد.
میخواهم ۹ تیر شرمنده نباشم
ستاد جوانان معمولا شلوغترین و پر تحرکترین بخش ستادهای انتخاباتی است و بیشترین مراجعه کننده را دارد. دو جوان سرگشته و حیران به دنبال محلی هستند که خود را معرفی و گوشهای از کار را بگیرند. فرصت را مغتنم میشمارم و همصحبت شان میشوم. جوان پرشور آذری میگوید من از بچههای سازمان برنامه و بودجه هستم و آماده ام هر کاری از دستم بر بیاد انجام دهم، میگویم انگیزه ات چی هست؟ پاسخ میدهد: آقا نمیخواهم روز ۹ تیر شرمنده خودم و وجدانم باشم که کم کاری کرده ام. رو به دوستش میکند و میگوید: همین آقا مهدی شاهد است من چند سال و چند دوره است که تاکید دارم گرهحل مشکلات پزشکیان است، این آدم درستی است، من میترسم در فردای انتخابات کسانی سر کار بیایند که با افراطی گری و سیاستهای حساب نشده آنهم با احتمال سر کار آمدن ترامپ و دست راستیها در اروپا کشور را وارد چالشهای بنیان افکن کنند.
ناامیدی را کنار گذاشتم
۳ جوان خوش پوش را دوستم معرفی میکند که از کرمانشاه آمده اند برای کار در ستاد، جوان اولی که خوش سر و زبانتر است، میگوید ما از کرمانشاه آمده ایم تا هر کاری از دستمان بر بیاید انجام دهیم، میپرسم چرا پزشکیان؟ میگوید من ۱۴ سال است که حق رای دارم، اما یکبار در سال ۹۶ به آقای روحانی رای دادم، اما از رای خودم ناامید شدم، اما این بار با آمدن آقای پزشکیان و دیدن مواضع و گفتارهای صادقانه او دلم روشن است که این بار فرق میکند، تصمیم گرفتم ناامیدی را کنار بگذارم و در این شرایط حساس کشور هر کاری از دستم بر میآید خودم و دوستانم انجام دهیم
از خوزستان تا طالقان برای ایران
سن و سالی از او گذشته بود، آخر شب که همه رفته بودند، جلوی ستاد با آن خونگرمی همیشگی خوزستانی ها، آمد کنارم نشست و گفت: من اهل خوزستان هستم و اکنون ساکن طالقان. رفته بودم ستاد موقت پزشکیان که آدرس اینجا را به من دادند. سر درد دلش باز شده و میگوید ما با خوزستان و منابع آن خرج ۱۰۰ کشور را میتوانیم بدهیم با هرمزگان و بوشهر ۵۰ کشور را میتوان تامین کرد، پول و منابع هست، اما مصرف درست نداریم، کارآمدی حلقه گمشده نظام اداری ماست. از بازنشستگان سیستم اداری است که اکنون در کسب و کار خصوصی مشغول است و دغدغهمند ایران.
