به گزارش مخاطب ۲۴ به نقل از روابط عمومی بیمه حکمت صبا؛دکتر بهاری فر مدیرعامل این شرکت در مصاحبه با رسانههای تخصصی صنعت بیمه کشور، ضمن اشاره به چگونگی همراهی رسانهها با روابط عمومیها گفت: وقتی رسانههای تخصصی به پشتوانه دانش و مهارت حرفهای صنعت بیمه را درست و اصولی به چالش کشیده و مطالبهگری کنند قطعا صنعتی مفید چابک، شفاف، عاری از ابهامات و مهمتر از همه پاسخگو که همان هدف غایی روابط عمومی است، خواهیم داشت. در فقدان رسانههای تخصصی و گسترش رسانههای زرد روزنههای تنفس صنعت بسته شده و میشود آنچه نباید شود. دکتر بهاری فر با تاکید بر این موضوع که روابط عمومیهای صنعت بیمه کشور در افزایش ضریب نفوذ بیمه در جامعه نقش بسزایی دارند گفت: افزایش ضریب نفوذ صنعت بیمه یک موضوع با چندین راه حل است.
فارغ از تسهیل فرآیند بیمهگری از سوی سیاستگذاران، جمع شدن بساط انواع سنگ اندازیها توسط نهادها و سازمانهای مختلف و پرداخت منصفانه و به موقع خسارت، بخش مهم و حیاتی تحقق این امر به روابط عمومی شرکتهای بیمه از طریق بالابردن سطح آگاهی مردم، بازمیگردد. اینکه درصدی از اقشار جامعه از سر اجبار بیمه نامههایی، چون ثالث و بدنه بخرند را نمیتوان عملیات بیمهگری دانست. صنعت بیمه زمانی موفق است که مردم با علم، خود خواسته و از سر اشتیاق به سراغ انواع بیمه نامه، چون زندگی، مسئولیت، آتش سوزی و ... بروند. نهادینه شدن مزایای صنعت بیمه در ذهن افراد هنر روابط عمومی هاست که توسعه فرهنگ بیمه یا همان افزایش ضریب نفوذ را به دنبال دارد. ایشان با اشاره به دستاوردهای همفکری و همکاری روابط عمومیهای صنعت بیمه با سندیکای بیمه گران ایران تاکید کرد: سندیکای بیمهگران ایران به عنوان تشکل صنفی، حرفهای و غیرانتفاعی شرکتهای بیمه، ایجاد شده تا با مراجع قانونی ذیربط، برای خلق ایدههای کارآمد، تصحیح سیاستها، مبارزه با هرگونه فساد و تقلب در بازار بیمه و ایجاد ساز و کارهای مناسب، همکاری موثر و نتیجه بخشی داشته باشد.
بهره بردن از پتانسیل ارتباطات سندیکا را بهترین دستاورد هفکری و همکاری روابط عمومیها با این نهاد غیر دولتی میتوان برشمرد. مدیران روابط عمومی با انتقال نظرات، نیازها، کاستیها و انتقادهای برگرفته از بطن جامعه به سندیکا، میتوانند تحول و تغییرات اساسی را موجب شوند. ایشان در پایان تصریح کرد: متاسفانه نه تنها درصنعت بیمه بلکه در بیشتر صنایع به روابط عمومی به عنوان واحد تخصصی نگاه نمیشود، از این رو بعضا شاهد حضور مدیران و پرسنل سفارشی ناکارآمدی هستیم که در تحقق اهداف عالی سازمان نقش چندانی ندارند. روابط عمومیها با ایستادن در جایگاه اصلی و درخورشأن خود، به جای حاشیه باید در متن شرکتها باشند، اینجاست که در نتیجه خلاقیت، ارتباطات موثر، معرفی درست و اثر گذار عملکرد شرکتها، زمینه مشارکت مردم در فعالیتهای تولیدی و خدماتی فراهم شده و اصطلاح قلب تپنده در خطاب روابط عمومی، معنا پیدا میکند