مخاطب۲۴- صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت:در اسفندماه سال گذشته و اوج حملات شیمیایی بهمدارس دخترانه، توئیتی به این مضمون نوشتم: «سال ۵۷ با همۀ وجود باور داشتیم نظامی را که داریم جایگزین نظام شاهنشاهی مینماییم، برتر از اومانیسم غرب و سوسیالیسم شرق و الگویی جدید برای بشریت است. اگر آنروز کسی بما میگفت که در این الگوی بیهمتای شما،۴۴ سال بعد عدهای دختران را مسموم میکنند، ما به او چه میگفتیم؟»
دادستان محترم تهران این توئیت را مصداق «نشر اکاذیب بهقصد تشویش اذهان عمومی» دانسته و علیهام اعلام جرم مینمایند. بعد از طی مراحل بازپرسی و صدور کیفرخواست در اسفندماه، سرانجام در ششم تیرماه، شعبه ۱۰۵۷ دادگاه کیفری مجتمع قضایی کارکنان دولت، بریاست دادرس و قاضی محترم، جناب «مسعود محمدزاده» و نمایندۀ دادستان تشکیل گردید. من در حدود یکساعتی از اتهاماتم دفاع نمودم، اما در پایان دادرسی، قاضی محترم دفاعیاتم را وارد ندانسته و اتهامات دادستان مبنی بر «داشتن سوء نیت بمنظور تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب بقصد تشویش اذهان عمومی» را وارد دانسته و من را به یک سال حبس محکوم نمودند. اساس دفاعیاتم، چه در مراحل بازپرسی و چه در دادگاه، بر روی سه محور بود:
۱- اگرچه بعدها بهما نسبت داده شد که سال ۵۷ برای آب و برق مجانی قیام کرده بودیم، اما انبوه اسناد و مدارک بیانگر آن هستند که با همۀ وجود تصور میکردیم که نظامی را که جایگزین نظام پهلوی خواهیم نمود، برتر از سوسیالیسم شرق و اومانیسم غرب و فخر عالم بشریت خواهد بود. در خواب هم تصور نمیکردیم که «عدهای» در آن بمدارس دخترانه حملۀ شیمیایی بنمایند.
۲- من نوشتهام «عدهای» آن اقدام را انجام دادهاند. بالأخره اجنه و «از ما بهترون» که نبودهاند. عدهای بهمدارس حمله میکردهاند. چرا دادستان و دادگاه محترم «عدهای» را معادل نظام گرفتهاند؟
۳- از قاضی محترم دادگاه پرسیدم که دادستان بزرگوار تهران چگونه یقین پیدا کردهاند که توئیت بنده باعث «تشویش و نگرانی اذهان عمومی شده»؟ دادستان محترم بر چه اساسی و چگونه «تشویش و نگرانی مردم» را تشخیص داده و آنرا اندازهگیری کردهاند؟
۴- اگر مکتوبات بنده، آنگونه که قاضی محترم در رأی صادره مرقوم فرمودهاند، باعث تضعیف نظام میشود، چرا براندازان اینهمه من را مورد هتاکی، فحاشی و لعن و نفرین قرار میدهند؟
عجالتاً به رأی صادره اعتراض نمودهام.