کد خبر: ۴۱۰۷۷
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۶

۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم

زن جوان در مراجعه به پلیس گفت: روزی که خاله‌ام از من خواست دوستم را برای پسرش خواستگاری کنم، قلبم از جا کنده شد، چون خودم عاشق پسرخاله‌ام بودم، ولی نمی‌توانستم بگویم و اینطور بود که سرنوشت تلخ من رقم خورد.
۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم

مخاطب ۲۴- زن ۳۲ ساله‌ای است که برای پیگیری پرونده طلاقش وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: در دوران کودکی پدرم را به خاطر ابتلا به بیماری صعب‌العلاج از دست دادم و مادرم سرپرستی من و برادر کوچکترم را به عهده گرفت، اما به خاطر اینکه پدرم حسابدار یک اداره دولتی بود، بعد از مرگ او بیمه حقوق پدرم را پرداخت می‌کرد و ما مشکل مالی نداشتیم.

مادرم نیز مدام از اخلاق خوب پدرم در دوران کوتاه زندگی مشترک خودشان سخن می‌گفت و با حسرت از گذشته‌اش یاد می‌کرد که دیگر تکرار نخواهد شد. به همین دلیل هم هیچ‌گاه ازدواج نکرد و تنها با یاد و خاطرات پدرم به زندگی ادامه داد. در این شرایط من هم با خانواده خاله‌ام ارتباط بسیار صمیمانه‌ای داشتم تا اینکه عاشق پسرخاله‌ام شدم، ولی هیچ وقت به کسی چیزی نگفتم. البته آرمین هم توجه خاصی به من نشان می‌داد و رابطه‌اش با من بسیار طبیعی و خانوادگی بود. از سوی دیگر مادرم اصرار می‌کرد درس بخوانم و به دانشگاه بروم.

هنوز آخرین سال دبیرستان را می‌گذراندم که روزی مادر و خاله‌ام از من خواستند دوستم وحیده را برای آرمین خواستگاری کنم. انگار قلبم از جا کنده شد. من خودم عاشق آرمین بودم و حالا باید از دوستم خواستگاری می‌کردم. بالاخره مجبور شدم و آرمین و وحیده در حالی باهم ازدواج کردند که من از شدت افسردگی گوشه‌گیر شده بودم. آن‌ها بعد از ازدواج به یکی از شهر‌های اطراف مشهد رفتند و من هم در آزمون سراسری در رشته پرستاری پذیرفته شدم.

با آنکه علاقه زیادی به این رشته نداشتم، به ناچار به شهر دیگری رفتم و به تحصیل ادامه دادم. هنوز تحصیلاتم به پایان نرسیده بود که روزی یکی از همکارانم در بیمارستان از من خواستگاری کرد و من با وجود مخالفت‌های مادرم با هوشیار ازدواج کردم. چند ماه بعد که تحصیلاتم به پایان رسید، قرار شد مجلس عروسی در باغ یکی از بستگانم برگزار شود. اما آن شب هرچه مهمانان در انتظار داماد ماندند، خبری از او نشد تا اینکه یکی از دوستان هوشیار وحشتزده تماس گرفت و گفت: هوشیار بعد از خروج از آرایشگاه با خودرو تصادف کرده و الان در بیمارستان است.

هراسان و نگران به بیمارستان رفتم، ولی همسرم در کما بود و ۳ روز بعد هم جان سپرد. این‌گونه بود که من در ۲۳ سالگی بیوه شدم. تا یک سال هر روز به مزار هوشیار می‌رفتم و به بخت سیاه خودم می‌گریستم. حالا دیگر حتی به بیمارستان نمی‌رفتم و در خانه خودم را حبس کرده بودم تا اینکه بالاخره با اصرار و نصیحت‌های اطرافیانم دوباره به بیمارستان بازگشتم.

در همین روز‌ها پسرعموی یکی از همکارانم که چند بار مرا در بیمارستان دیده بود با وساطت همکارم به خواستگاریم آمد و بدین ترتیب من با کوروش ازدواج کردم تا گذشته را از یاد ببرم. ولی چند ماه بعد متوجه شدم کوروش با زن غریبه‌ای ارتباط دارد و به من خیانت می‌کند. به همین دلیل به خانه مادرم رفتم و او را تنها گذاشتم، ولی کوروش به سراغم آمد و با عذرخواهی تعهد داد که دیگر چنین اشتباهی نمی‌کند. اما او باز هم این رفتار زشت خود را تکرار کرد.

با آنکه صاحب دختری زیبا شده بودم، دیگر آن رابطه عاطفی و عاشقانه را با کوروش نداشتم چراکه او را مردی خیانتکار می‌دانستم به گونه‌ای که شاید ۲۰ بار مچ او را گرفتم و هر بار فقط عذرخواهی می‌کرد. من هم اهمیتی نمی‌دادم و دیگر برایم رفتارهایش بی‌معنی بود.

روزی وقتی سرگرم کارم بودم ناگهان روی تخت اورژانس جوانی را به بیمارستان آوردند که تصادف شدیدی کرده بود. یک لحظه درجا خشکم زد. او آرمین پسرخاله‌ام بود که مدت زیادی خبری از او نداشتم. بلافاصله اقدامات درمانی را شروع کردم و در مدت یک ماه که آرمین بستری بود، خودم امور مربوط به پرستاری را انجام می‌دادم. در یکی از این روز‌ها آرمین با شرمندگی گفت از همان روز‌های کودکی علاقه خاصی به من داشته و به مادرم نیز گفته بود، اما مادرم مخالفت کرده و از او خواسته بود در این باره چیزی به من نگوید تا من بتوانم درسم را بخوانم.

با وجود این، من باز هم عشقم را پنهان کردم و به آرمین نگفتم که من هم روزی عاشق او بودم چراکه نمی‌خواستم دوستم وحیده زجر‌هایی را تحمل کند که من به خاطر خیانت‌های همسرم تحمل کردم. در واقع اگر من به دوستم خیانت می‌کردم پس دیگران حق داشتند که با شوهر من ارتباط داشته باشند. این بود که به او گفتم من هیچ علاقه‌ای به تو نداشتم و تنها تو را پسرخاله‌ام می‌دانستم.

حالا هم حدود ۲ ماه است که کوروش من و فرزندم را رها کرده و با یک زن غریبه به مسافرت رفته است و من هم برای پیگیری پرونده طلاق آمده‌ام.

با دستور سرگرد آبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) بررسی‌های قانونی و مشاوره‌ای درباره این پرونده به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.

برچسب ها: طلاق
آخرین اخبار
پربازدید ها
اخبار داغ
انفجار در دانشگاه تهران؛ یک کشته و چند زخمی انفجار در دانشگاه تهران؛ یک کشته و چند زخمی
انفجار کپسول هیدروژن در آزمایشگاه دانشکده مواد دانشگاه تهران باعث مرگ یک دانشجو و مصدومیت سه نفر دیگر شد؛ حادثه در محدوده امیرآباد رخ داد.
مهربانی در قلب آفریقا؛ تصویری متفاوت از همزیستی مسالمت آمیز+ فیلم مهربانی در قلب آفریقا؛ تصویری متفاوت از همزیستی مسالمت آمیز+ فیلم
ویدئویی تازه از آفریقا نشان می‌دهد انسان‌ها با هم مهربانی و همزیستی شگفت‌انگیزی دارند؛ لحظه‌ای که گردشگران آن را «تفریح عادی در آفریقا» توصیف می‌کنند.
استقلال این بار زیر تیغ فیفا استقلال این بار زیر تیغ فیفا
فیفا پس از شکایت منتظر محمد، هافبک سابق عراقی استقلال، این باشگاه را به دو دوره محرومیت از نقل‌وانتقالات و پرداخت ۳۰ میلیارد تومان جریمه محکوم کرد.
معاهده مشارکت راهبردی ایران و روسیه رسماً اجرایی شد معاهده مشارکت راهبردی ایران و روسیه رسماً اجرایی شد
وزارت خارجه روسیه اعلام کرد معاهده مشارکت راهبردی جامع میان ایران و روسیه که در ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ در مسکو امضا شد، از امروز به طور رسمی اجرایی می‌شود.
استیضاح وزیر کار دولت پزشکیان کلید خورد استیضاح وزیر کار دولت پزشکیان کلید خورد
جمعی از نمایندگان مجلس با محوریت سمیه رفیعی، نماینده تهران، طرح استیضاح احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را به دلیل ضعف مدیریتی و تهدید ثبات اقتصادی و اجتماعی کشور کلید زدند.
آمریکا در یک قدمی درگیری با روسیه آمریکا در یک قدمی درگیری با روسیه
دولت آمریکا در ادامه حمایت‌های نظامی از اوکراین، تصمیم گرفته اطلاعات دقیق درباره زیرساخت‌های انرژی در عمق خاک روسیه را در اختیار کی‌یف قرار دهد تا برای حملات موشکی دوربرد استفاده شود.
ترکیه هم به ایران خنجر زد ترکیه هم به ایران خنجر زد
همزمان با بازگشت تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، دولت ترکیه اعلام کرد اموال و دارایی‌های ۲۰ فرد و ۱۸ نهاد ایرانی از جمله سازمان انرژی اتمی و بانک سپه را مسدود کرده است.
برگزیده
سالمندی در عصر دیجیتال: از خرد کهن تا مبارزه با تنهایی سالمندی در عصر دیجیتال: از خرد کهن تا مبارزه با تنهایی
به مناسبت روز جهانی سالمندان، بررسی می شود: خرد کهن سالمندان در عصر دیجیتال چگونه با تنهایی مبارزه می‌کند؟ بررسی نیازهای عاطفی، نقش دولت‌ها، فناوری و راه‌حل‌های جهانی برای جامعه دوستدار سالمند
فرهنگستان تصویب کرد، نامیاد معادل فارسی منشن + ویدئو فرهنگستان تصویب کرد، نامیاد معادل فارسی منشن + ویدئو
فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه «نامیاد» را به‌عنوان معادل فارسی «mention» تصویب کرد
به مناسبت روز جهانی بدون خودرو به مناسبت روز جهانی بدون خودرو
باید بسیار خوش‌خیال بود تا بپنداریم که شعارهایی همچون روز جهانی بدون خودرو در روند برنامه‌ریزی و مطالبه‌های شهروندی ما جای بگیرد. اگر چه برای رسالت و اهداف بزرگ باید تلاش نمود.
صفحه خبر بالای تصاویر