نام «اصغرفرهادی» در سالهای اخیر انگار با حاشیه عجین شده است. او که ستاره دهه ۸۰ سینمای ایران بود و نامش بیشتر از هر ستاره و بازیگری میتوانست در فروش فیلم تاثیر بگذارد، در سالهای اخیر با حواشی بسیار مواجه شده است.
اصفر فرهادی برای سالها محبوبترین سینماگر سینمای ایران بود. در سالهایی که او یک تنه جور همه ناکامیهای یک سرزمین را میکشید. دو جایزه اسکار بهترین فیلم و نامزدی برای فیلمنامه او را در ردیف بهترینهای سینمای جهان قرار داد و محبوبیتش هر روز بیشتر میشد.
شاید اگر روال سینمای ایران در همان مسیر همیشگی طی میشد و دوران اعتدال ریاست جمهوری با حواشی هم، چون دی ماه سال ۱۳۹۶ و رخدادهای سال ۱۳۹۸ گره نمیخورد و فشارهای اقتصادی و اجتماعی کشور را به لبه پرتگاه دو قطبی سازیها نمیکشید حالا و هنوز اصغر فرهادی، همان قهرمان بلامنازع بود، اما روند وقایع چنان فضای دو قطبی را درجامعه حاکم کرد که صدای تعادل و واقع بینی فرهادی را نمیخواهند بشنوند.
«قهرمان» فرهادی، اما هم چنان یکی از بختهای اسکار است. بختی که این بار فرهادی را پس از دو اسکار و درخششهای پیاپی اش در کن میتواند در اوج سینمای ایران و کنار دست بزرگانی، چون فلینی قرار بدهد و اتفاقا همین کاندیدای اسکار بودن فیلمهای فرهادی نیز بخشی از حواشی همراه اوست. برخی معتقد هستند هر فیلمسازی که سال اکران فیلمش با فیلم اصغر فرهادی یکی باشد امکان معرفی به اسکار را از دست میدهد و این شانس تمام و کمال در اختیار این فیلمساز صاحب سبک قرار میگیرد.
عجیب این که حالا که قهرمان را به تماشا مینشینید انگار به روشنی میبینید که چطور فرهادی در قهرمان حدیث نفس میگوید و عجیبتر این که به یاد بیاورید حملات به فرهادی در سال ۱۴۰۰ آغاز شده است و او ساختن قهرمان را در سال ۱۳۹۸ آغاز کرده است. شاید همین ساخت قهرمان نیز حالا نشان از نبوغ فرهادی دارد، نبوغی که او روایت خودش را دو سال پیش از آغاز حملات به خود میسازد چرا که او بیش از همه میداند قهرمان بودن در این روزگار در تمامی عرصهها تهیتر از آن است که بتوان به آن دل بست.
بیشتر بخوانید: یادداشت علیرضا داودنژاد خطاب به اصغر فرهادی: بیهوده گوییهای حاشیهای را به دل مگیر
اصغر فرهادی البته که به این حواشی عادت کرده است. اکران «درباره الی» در سال ۱۳۸۸ و در میانه اعتراضات پس از انتخابات با حواشی مهاجرت گلشیفته فراهانی همراه شد، واکران فیلم «جدایی نادر از سیمین» با اکران «اخراجیها ۳» همزمان شد و به رقابتی عجیب بین دو فیلم برای گرفتن صدر جدول گیشه اکران بدل شد. حواشی اکران فیلم گذشته که قرار بود با زیرنویس اکران شود نیز احتمالا از یاد مخاطبان سینمای ایران نرفته است. تقریبا هر بار نامی از یکی از فیلمهای اصغر فرهادی در یک دهه اخیر آمده موجی از حاشیه نیز با آن همراه شده است.
حالا نیز با گذشت حدود ۲۰ روزی که از شروع اکران فیلم «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی میگذرد بیش از ۳۰۰ هزار نفر آن را تماشا کردهاند و نزدیک به ۷ میلیارد تومان هم بلیت فروخته است. در این مدت اظهارنظرهای مختلفی در نقد موافق و مخالف این فیلم در رسانههای رسمی و مجازی منتشر شده و منتقدان هم نوشتههای خود را درباره این فیلم منتشر کردهاند و همین خود نشان میدهد که نام «اصغر فرهادی» برای این که سرها به سوی پرده نمایش برگردد هنوز کافی است.
اما این بار حواشی حتی پیش از اکران نیز آغاز شده بود. آزاده مسیح زاده، یکی از هنرجویان اصغر فرهادی ادعا کرد که فیلم قهرمان بر اساس فیلم مستندی است به اسم «دو سر برد، دو سر باخت» که او در کلاس فرهادی در سال ۱۳۹۳ ساخته است. در آن زمان در این باره در فضای مجازی زمزمههایی صورت گرفت و در یک اتاق کلاب هاوس هم با حضور آزاده مسیح زاده در این مورد بحثهایی مطرح شد.
این ادعا بعد از معرفی شدن فیلم فرهادی به عنوان نماینده ایران به آکادمی اسکار دوباره مطرح شد و دوباره در اتاقی در کلاب هاوسی خانم مسیح زاده حضور پیدا کرد و همان ادعاها رو تکرار کرد، اما در این مباحث آنچه جای آن خالی بود و مسئله را پیچیده میکرد این بود که فیلم قهرمان را هنوز کسی ندیده بود و همچنین فیلم مستند آزاده مسیح زاده را.
همزمان با اکران فیلم قهرمان، اما آزاده مسیح زاده نیز مستند «دو سر برد، دو سر باخت» را در یوتیوب منتشر کرد. مستند، رواتی ۴۵ دقیقهای داستان مردی به نام شکری است که به دلیل ناتوانی از پرداخت مهریه به زندان میافتد و به طور اتفاقی کیف پولی را پیدا میکند. او مدعی است کیف را به صاحب آن پس داده، اما جست و جوی کارگردان برای یافتن صاحب کیفف خانم زهرا یعقوبی به رسیدن وی به زهرا یعقوبی میرسد که مدعی میشود نه پولی داشته و نه کیفی گمُ کرده است. در نهایت نیز شخصیت اصلی نیز در پایان مستند به دلیل اتهام مالی مجددا به زندان میافتد.
آزاده مسیح زاده طی دو مرحله، بار اول در سال ۹۲ تا ۹۳و سپس در سال ۹۸ و پیش از ساخت فیلم قهرمان در ورک شاپ «اصغر فرهادی» شرکت کرده و ساخت این مستند حاصل شرکت در آن ورک شاپ بوده است.
در حقیقت او یکبار در کلاسهای فرهادی حاضرشده و سوژه اولیه را گرفته و بعدتر در سال ۹۸ در دوره متاخرتر کلاسهای فرهادی نیز حاضر شده و این بار حتی با دادن تعهد به فرهادی سوژهای که فرهادی به وی داده است را ساخته است.
از سوی دیگر در زمان تماشای فیلم فرهادی و مستند وروک شاپی مورد اشاره، غیر از خط روایت اصلی داستان تقریبا داستان قهرمان هیچ ارتباطی با خط داستانی فرهادی و مستند مورد اشاره وجود ندارد.
از سوی دیگر اگر «بانک فیلنامه خانه سینما» را بررسی کنید به هیچ نشانی از ثبت فیلمنامه مستند خانم مسیح زاده نمیرسیم و تنها فیلمنامه قهرمان فرهادی ثبت شده است. این در حالی است که آزاده مسیح زاده در بانک فیلمنامه و در ۱۲ مرداد سال ۱۳۹۴ فیلمنامهای کوتاه در ژانر وحشت به نام شیدایی به ثبت رسانده است و این نشان میدهد که وی با روند ثبت فیمنامه آشنایی کافی داشته است، اما طرح مستند دو سر برد دو سر باخت را در این بانک ثبت نکرده است.
اما این موادر پایان حواشی نبود و در ادامه هیات مدیره انجمن مستندسازان بیانیهای منتشر کرد که در بخشی از آن نوشته است که: «بنای ما در انجمن مستندسازان این است که ضمن واکاوی جوانب این ماجرا به تعاریف روشنی دربارهی حقوق مولفین و به خصوص مستندسازان برسیم تا مبنای رسیدن به یک چارچوب حقوقی محکم گردد.»
این بیانیه، این بار وکیل اصغرفرهادی را به پاسخ گویی واداشت. «کاوه رضوانی راد» به عنوان وکیل فرهادی در بخشی از پاسخ خودنوشته است: «در سال ۹۲-۹۳ و در جریان برگزاری دوره آموزشی فیلمسازی مستند در موسسه کارنامه، آقای فرهادی طبق طرح درسی دورهشان، هنرجویان این دوره را به گروههای دو و یا سه نفره تقسیم کرده و سوژهای را به عنوان ایدهی مشترک همهی گروهها برای کار کلاسی تعیین مینمایند ... از جمله سوژههای این دوره، شخصی است که در شیراز، زندانی مهریه بوده و با یافتن کیفی پر از پول و عودت آن به صاحب کیف، مورد تکریم قرار میگیرد. این اتفاق در سال ۹۱ رخ داده و به صورت گسترده در مطبوعات و رسانههای سراسری و محلی انعکاس داشته است، از جمله در گزارش تصویری مفصل شبکه استانی فارس و همچنین بخش حوادث روزنامه جام جم صفحه ۱۹ مورخ ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ و روزنامه خبر مورخ ۲۸ فروردین ۱۳۹۱. بنابراین برخلاف ادعای ناصحیح خانم آزاده مسیح زاده، سوژه مذکور توسط ایشان کشف نگردیده است بلکه این خبر از قریب به یک سال پیش از شروع دوره فیلمسازی مستند، در سطح گستردهای در جامعه انتشار یافته است.»
بیشتر بخوانید: خزاعی: برای فیلمهای سخیف و مبتذل مجوز صادر نمیکنیم
در بخشی دیگر از این بیانیه نیز امده است که: «پنج سال بعد و در سال ۹۸، خانم مسیحزاده دوباره در دورههای آموزشی آقای فرهادی در موسسه بامداد ثبت نام مینمایند. ایشان قبل از ساخت فیلم «قهرمان»، در حضور دو شاهد در موسسه آموزشی بامداد در تاریخ ۱۵/۰۵/۱۳۹۸، متنی را به دست خط و امضای خود تهیه کرده و در آن صراحتا اظهار میکنند که ایده و طرح فیلم مستند «دو سر برد، دو سر باخت» متعلق به آقای فرهادی است. اصل این سند در اختیار موسسه بامداد و نسخهی برابر اصل شده آن به خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه (شعبه چهارم) تقدیم شده است.»
هم چنین وکیل اصغر فرهادی در ادامه با اشاره به سایر هنرجویان کلاس که یکی از آنان در ساخت مستند خانم هنرجو دخیل بوده مینویسد: «دوازده نفر از هنرجویان این دوره آموزشی، با تنظیم استشهادیهای به بیان جزییات کامل روند ورکشاپ آموزشی پرداختند. یکی از گواهان این استشهادیه، فیلمسازی است که در ساخت مستند خانم مسیح زاده، به عنوان فیلمبردار حضور داشته و در جریان کامل جزییات ساخت مستند و نقش آقای فرهادی به عنوان مالک طرح و ایده بوده است.»
پس از پاسخ وکیل و اعلام ارجاع شکایت به دادسرای فرهنگ و رسانه بود که روند پاسخگوییها متوقف شد و حالا احتمالا بسیاری منتظر فروش فیلم آخر فرهادی و امکان حضورش در اسکار و البته شاید نتیجه دادگاهی هستند که استاد، ناچار بر علیه شاگردش در آن پروندهای را گشوده است.