کد خبر: ۱۴۶۵۵
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۱

خاطرات خواندنی ناصرالدین شاه از سیزده بدر

ناصرالدین شاه در این نوشته، به شادی و رقص و آواز مردم در روز سیزده فروردین اشاره می کند؛ به خبر ترور امپراتور روس با تپانچه می پردازد و آن را خبری عجیب می خواند غافل از آن که 9 سال بعد، خودش با تپانچه ترور و کشته خواهد شد.
خاطرات خواندنی ناصرالدین شاه از سیزده بدر

خاطرات خواندنی ناصرالدین شاه از سیزده بدر

مخاطب۲۴ : ناصرالدین شاه قاجار، پادشاهی بود که وقایع روزانه را می‌نوشت و از جمله روایت وی از سیرده بدر سال ۱۲۶۶ خورشیدی بسیار خواندنی است. او در این نوشته، به شادی و رقص و آواز مردم در روز سیزده فروردین اشاره می‌کند؛ به خبر ترور امپراتور روس با تپانچه (طپانچه) می‌پردازد و آن را خبری عجیب می‌خواند غافل از آن که ۹ سال و یک ماه بعد، خودش با تپانچه ترور و کشته خواهد شد و سر آخر از دو دختری می‌گوید که مادرشان برای شاه آورده بود و او آن‌ها را به مخبرالدوله می‌بخشد و سبب شوخی و خنده می‌شود، ولی زن مخبر الدوله ماجرا را جدی می‌گیرد و عصبانی می‌شود و شب، او را به خانه راه نمی‌دهد!

این متن تاریخی را بخوانید:

روز شنبه ۱۳ عید هشتم رجب [۱۳۰۴ / ۱۳ فروردین ۱۲۶۶]امروز سیزدهم عید است، هوای آفتاب بسیار خوب گرم صحیحی بود. فصل بهار و موقع همه چیز است. هیچ سال هم سیزده عید را به این خوبی ندیده بودیم، که مردم به این ذوق و شوق به گردش بروند و عیش کنند.

صبح علی الرسم سوار شده، رفتیم دوشان تپه. ناهار را پیش در عمارت کوه دوشان تپه گرم حاضر کرده بودند. عزیز السلطان را هم پیش فرستاده بودیم رفته بود آنجا.

جمعیت در خیابان دوشان تپه و راه دولاب که به سمت دوشان تپه می‌رفتند، به اندازه‌ای بود که مافوق نداشت. ده پانزده هزار نفر جمعیت که متصل دُم ریز می‌رفتند.

یک راست آمدیم بالا، عزیز السلطان را دیدم بازی می‌کرد، اما گرما زده شده بود. هوا خیلی گرم بود. بعد با دوربین شهر و اطراف شهر و همه جا را تماشا کردیم. توی باغ و اطراف شهر معرکه بود. از جمعیت و مردم هم متصل دسته به دسته می‌آمدند.
یک دسته آمدند، ساز داشتند و رقاص جلوی آن‌ها می‌رقصید و دست می‌زدند و می‌آمدند، یک دسته دیگر دُهل و سرنا داشتند، همین طور از شهر که بیرون آمدند، می‌زدند، تا وارد شدند. ولی خیلی خوب می‌زدند.

این همه جمعیت که می‌آمد و می‌رفت، سرِ استخر هیچ معلوم نبود که آدمی آنجا باشد. بعد از تماشا ناهار خوردیم، دوباره تماشا کردیم... باز با دوربین این طرف آن طرف را دیدیم. بعد دیدم خواب دارم، رختخوابی انداختند، خوابیدیم....

سه ساعت به غروب مانده از خواب برخاسته، دوباره اطراف را با دوربین نگاهی کرده، تماشایی کرده، نمازی خوانده، چای و عصرانه خورده، برخاسته، از در که بیرون آمدیم، دیدم پشت سرم صدایی شد، پایی سُر خورد، نگاه کردم، دیدم علاءالدوله است، پایش روی شن‌ها در رفته، زمین خورده، تمام پوست صورتش رفته است و خون زیادی از روی او می‌آید، و همین طور دارد با ما می‌آید، گفتم این طور خوب نیست، شاید مردم تصور می‌کنند، ما تورا کتک زده ایم. جلوی ما برو و روی خودت را بشوی. علاء الدوله یواش رفت زیر کوه و خودش را شست. دیگر از او هم خبر نداریم.

خلاصه ما هم پایین آمده، سوار کالسکه شده، راندیم برای باغ مخبرالدوله.

جمعیت توی صحرا پُر بود و در شُرف مراجعت کردن به شهر بودند. صحرا هم تمام سبز و خرم و خیلی باصفا بود.

راندیم درب بالای باغ مخبرالدوله. کالسکه ایستاد، پیاده شدیم. مخبرالدوله، نیرالملک، مخبر الملک، ناظم مدرسه، میرزا علی خان، میرزا جعفرخان درب در ایستاده بودند، وارد باغ شدیم، باغ خیلی با صفا بود. شیرینی زیادی، تدارک مفصلی، از پیشکش و همه چیز مخبرالدوله حاضر کرده بود؛ و حال آن که امروز صبح او را خبر کرده بودیم و گفته بودیم، بیش از یک قلیان در آنجا توقف نخواهیم کرد، خیلی تدارک کرده بود.

با مخبرالدوله مشغول صحبت شدیم. مخبرالملک تلگرافی آورد به دست ما داد، عرض کرد روزنامه قصر و پوبلیک نیوز است. هر دو خبر عجیب بود، در پوبلیک نیوز نوشته بود که امپراطور روس را طپانچه زدند، در روز نامه قصر هم نوشته بودند که حسام الملک به جوانمیر خان حمله برده است، توپ بسته است. تفنگ زیادی انداخته، جمعیتی از طرفین مجروح و زخم دار شده، بالاخره جوانمیر زخم دار، خودش و کسانش را تمام اسیر و گرفته اند و قلعه او راهم تصرف کرده اند.

هر دو خبر عجیبی بود. قدری توی باغ گردش کردیم و پیاده آمدیم باغ لاله زار. از آنجا که آمدیم، دیدیم جمعیت زن و مرد معرکه است. زن و مرد و طلاب و سید، پسر‌های آقا سید محسن، همه کس بود. قدری که رفتیم زن‌ها دور ما را گرفتند، زن زیادی همه خوشگل و خوب دور ما بودند. ما هم با آن‌ها بنا کردیم به صحبت کردن. همین طور با زن‌ها صحبت کنان آمدیم، مردم همه بشاش و خوش دل و خوب بودند. به آخر باغ که رسیدیم، یک زن بلندی دو نفر دختر‌های خودش را دست گرفته بود آورد جلو پیشکش کرد. مخبرالدوله عقب ما بود، گفتیم این دو دختر را ما به مخبرالدوله بخشیدیم. خنده شد.

این خبر به زن مخبرالدوله رسیده بود. شب مخبرالدوله را توی خانه راه نداده بود. شام نداده بود بخورد. هرچه مخبرالدوله قسم می‌خورده است: والله بالله این طور نیست، می‌گفته است خیر، تو در لاله زار زن گرفته ای.
خلاصه از باغ لاله زار بیرون آمده، سوار کالسکه شده، از در اندرون وارد شدیم.

آخرین اخبار
پربازدید ها
تصاویر
صفحه خبر بالای تصاویر
اخبار داغ
تاج: در هر استان یک افسر حفاظت از کودکان انتخاب خواهیم کرد! تاج: در هر استان یک افسر حفاظت از کودکان انتخاب خواهیم کرد!
رئیس فدراسیون فوتبال از عملکرد سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان ابراز رضایت کرد و گفت این مربی به کار خود در این تیم ادامه خواهد داد.
عراقچی: زمان و مکان دور پنجم مذاکرات به زودی اعلام می‌شود عراقچی: زمان و مکان دور پنجم مذاکرات به زودی اعلام می‌شود
وزیر امور خارجه کشورمان گفت: احتمالاً دور بعدی مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده به زودی تنظیم خواهدشد.
ماجرای ریزش معدن همکار چیست؟ ماجرای ریزش معدن همکار چیست؟
صبح امروز تونل شماره ۲۰ معدن زغال‌سنگ همکار در کوهبنان دچار ریزش شد. دو کارگر آسیب دیدند، اما خوشبختانه حال عمومی آنها مساعد است.
برگزاری نمایشگاه تمبر، خودرو، تاریخ برگزاری نمایشگاه تمبر، خودرو، تاریخ
موزه خودرو‌های اختصاصی نیاوران با همکاری موزه تخصصی تمبر یکتا، نمایشگاهی با عنوان «تمبر، خودرو، تاریخ» برگزار می‌کند.
دلیل گرانی گوشت کشف شد؟! دلیل گرانی گوشت کشف شد؟!
خرید یک کیلو گوشت گوساله می‌تواند حدود پنج درصد درآمد ماهانه کارگر ایرانی را ببلعد
آخه آق ترامپ ما هنیه را ترور کردیم که به ما عامل خطر می‌گید؟ یا دوستان شما؟! آخه آق ترامپ ما هنیه را ترور کردیم که به ما عامل خطر می‌گید؟ یا دوستان شما؟!
پزشکیان رییس جمهوری در مجمع گفت و گوی تهران گفت: بر اساس معاهدات بین‌المللی حق استفاده از انرژی هسته‌ای داریم. ما برای کشاورزی و صنعت به این علم نیاز داریم. چه کسی گفته اینها حق دارند جلوی علم دیگران را بگیرند. خیلی‌ها در ایران می‌خواستند به سمت سلاح هسته‌ای بروند، اما مقام معظم رهبری جلوی آن را گرفتند. در نتیجه قرار نیست ما سلاح هسته‌ای داشته باشیم
منشأ نور درون انسان‌ها از چیست؟ منشأ نور درون انسان‌ها از چیست؟
یک آزمایش خارق‌العاده بر روی موش‌ها و برگ‌های دو گونه گیاهی مختلف، شواهد فیزیکی مستقیمی از توقف پدیده ترسناک «بیوفوتون» یا «زیست‌فوتون» را کشف کرده است که نشان می‌دهد همه موجودات زنده، از جمله انسان‌ها می‌توانند به معنای واقعی کلمه بدرخشند، تا زمانی که مرگ به سراغمان بیاید این درخشش متوقف شود
برگزیده
ماجرای ریزش معدن همکار چیست؟ ماجرای ریزش معدن همکار چیست؟
صبح امروز تونل شماره ۲۰ معدن زغال‌سنگ همکار در کوهبنان دچار ریزش شد. دو کارگر آسیب دیدند، اما خوشبختانه حال عمومی آنها مساعد است.
منشأ نور درون انسان‌ها از چیست؟ منشأ نور درون انسان‌ها از چیست؟
یک آزمایش خارق‌العاده بر روی موش‌ها و برگ‌های دو گونه گیاهی مختلف، شواهد فیزیکی مستقیمی از توقف پدیده ترسناک «بیوفوتون» یا «زیست‌فوتون» را کشف کرده است که نشان می‌دهد همه موجودات زنده، از جمله انسان‌ها می‌توانند به معنای واقعی کلمه بدرخشند، تا زمانی که مرگ به سراغمان بیاید این درخشش متوقف شود
کدام ادویه اثربخشی دارو‌ها را کم می‌کند؟ کدام ادویه اثربخشی دارو‌ها را کم می‌کند؟
با وجود فواید مختلف دارچین، مصرف بیش از حد آن به‌ویژه به‌صورت مکمل می‌تواند با برخی دارو‌ها تداخل ایجاد کرده و اثربخشی درمان را کاهش دهد
صفحه خبر بالای تصاویر