عصرایران؛ مصطفی داننده- زلزله را نمیشود پیش بینی کرد. میآید، میلرزاند، میرود و شهر و کشوری را داغدار میکند. البته بماند که کشورهایی هستند که با ساختن خانههای ضد زلزله، جلوی غیرقابل پیش بینی بودن زمین لرزه را هم گرفتهاند و خود را برای زلزله هم آماده کرده اند. وقتی زلزله میآید آنها فقط میلرزند و تمام.
برف و باران را اما میشود پیش بینی کرد. علم هواشناسی آنقدر پیشرفت کرده است که میتوان فهمید طی روزهای آینده، آسمان برفی میشود و زمین سفیدپوش.
قابل پیش بینی بودن برف یعنی اینکه میشود آن را مدیریت کرد و جلوی فاجعه را گرفت دقیقا کاری که در استان گیلان انجام نشده است.
اینکه برق و آب و گاز قطع میشود و زندگی مردم فقط به خاطر بارش یک برف مختل میشود یعنی مدیریت استانی تعطیل است.برف گیلان در تابستان یا بهار نبوده است که بگوییم حضرات مسؤول غافلگیر شدهاند. به خدا که از قدیم الایام در زمستان برف میآمده است.
چرا باید همانگونه که مردم در 50 یا 60 سال پیش در مسیرهای منتهی به گیلان به خاطر بارش برف غافلگیر میشدند در سال 98 خورشیدی بازهم در راه بمانند. تازه در آن زمانها، پیرمردها به جوانترها با توجه به تجربهشان میگفتند این وقت سال به دل جاده نزنید، آسمان بیرحم است.
صرف هشدار به مردم درباره اینکه چند روز آینده برف می آید و به شمال سفر نکنید همه مدیریت بحران نیست بلکه مسوولان هم مخاطب این هشدار هستند و آنها نیز باید خود را برای قطع آب و برق و گاز مردم آماده کنند نه اینکه ادای کسانی را درآورند که برای اولین بار برف سنگین می بینند.
مسؤولان استانی گیلان الان پاسخ این سوالها را بدهند. مردمی که برقشان در این سرما قطع شده است، چگونه زندگی کنند؟ آنهایی که سیستم گرمایششان پکیج است و با نبود برق بلااستفاده میشوند، چگونه خود را گرم میکنند؟ مردم گرفتار برف و محبوس شده در خانه، چگونه غذا تهیه میکنند؟
واقعا مدیریت اینقدر سخت است؟ وظیفه استاندار، فرماندار و مسؤولان شهری چیست؟
آیا واقعا غافلگیر شدن در برف و باران نوبر است. متاسفانه ما دچار مسؤولانی هستیم که خوب غافلگیر میشوند. عید یادتان هست. آنها در باران هم غافلگیر شدند و فاجعه شیراز رقم خورد. هنوز تصاویر آخرالزمانی دروازه قرآن شیراز در ذهنها مانده است.
گویا شمال و جنوب، غرب و شرق هم ندارد کلا مسؤولان استانی غافلگیر میشوند مگر اینکه خلافش ثابت شود.
نمیتوانید، بروید. خدمت شما برای مردم زحمت است. لطفا اجازه بدهید کسانی که توانایی مدیریت دارند بر مسند کار بنشینند تا شاهد اینگونه فجایع نباشیم.
استاندار گیلان، اهل استان بوشهر است. او بسیاری از دوران خدمت خود را در جنوب کشور گذرانده است. معمولا مردم در جنوب ایران با پدیدهای به نام برف و مشکلات آن آشنا نیستند. حالا باید پرسید چرا فردی از جنوب ایران برای پست استانداری راهی گیلان میشود که در زمستانها معمولا درگیر برف و بحرانهای آن است.
چرا سعی نمیشود برای پست مهم استانداری از اهالی همان استان استفاده شود تا حداقل فردی که در این مقام قرار میگیرد با مشکلات استان و شهرها و روستاهای آن آشنا باشد.
تازه رییس سازمان بازرسی گیلان میگوید:« وضعیت موجود شرایط خاص بحرانی نبوده و فقط بارش برف داشتیم.»
كلا عادت نداريم قبلا از يك حادثه قابل پيش بيني كاري كنيم ما هميشه مردم بعد از حادثه هستيم. داستان برف هم امروز يا فردا تمام ميشود. بايد منتظر بود تا ببينم سري بعد قرار است با چه اتفاقي غافلگير شويم.
اخبار فرهنگی | اخبار سیاسی | اخبار ورزشی | اخبار اجتماعی | اخبار اقتصادی | اخبار گردشگری