نمایش «پیانیست» با خلق جهانی استعاری و بدنمند، تماشاگر را به فضایی میبرد که در آن مرز میان انسان و میوه محو میشود و مفاهیم قدرت، آگاهی، فرسودگی و حقیقت در قالب شکلهای تازهای از زیست به صحنه درمیآیند. این اثر، نه صرفاً یک نمایش فانتزی، بلکه دستگاهی مفهومی است که از طریق دفرمهگی بدنها و زبان، به ساختارهای سلطه و میل در جهان انسانی طعنه میزند. کارگردان در این نمایش تلاش میکند اقتداری را که بیدلیل یا با دلیل مشکوک بر زندگی روزمره سایه انداخته، در قالب میوههایی مجسم کند که در ظاهر شاداباند، اما از درون گرفتار جبرهای هستیشناسانه هستند.