کد خبر: ۱۴۰۱
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۶

فرمانده‌ای که جواب نامه سردار سلیمانی را با خونش امضا کرد

«سردار رحیم نوعی‌اقدم» طی سال‌های اخیر، فرماندهی یکی از قرارگاه‌های اصلی سپاه در سوریه یعنی قرارگاه حضرت زینب(س) را به‌عهده دارد.

فرمانده‌ای که جواب نامه سردار سلیمانی را با خونش امضا کرد .به گزارش خبرآنلاین وی اهل اردبیل و از رزمندگان سال‌های دفاع مقدس در لشکر عاشورا به‌فرماندهی شهید مهدی باکری است. او در گفتگویی خاطره ای خواندنی را روایت کرده که در ادامه به نقل از تسنیم می خوانید؛

نمی‌توانم بگویم حاج قاسم اصلاً در کار عصبانی  نمی‌شد ولی من در رفتارهای شخصی‌شان عصبانیتی ندیدم. اتفاقاً در شرایط سخت و بحرانی، سکینه و آرامش خاصی در وجودشان احساس می‌شد انگار که اتفاقات مهم اصلاً نمی‌توانست حاج قاسم را به لحاظ روانی به وحشت بیندازد و یا حرکاتش را کُند یا متوقف کند. البته اینطور مواقع بر تعجیل در مقاومت و تحرک بیشتر کار تاکید داشتند و گاهی لحن، تُن صدا و برخوردشان تغییر می‌کرد ولی در عمق وجودشان آرامش احساس می‌شد.

یک بار که من چنین وضعیتی را دیدم، در جریان عملیات آزادسازی شهر «دیر العدس» -شهری در جنوب سوریه و تقریبا در نزدیکی سرزمین‌های اشغالی- بود. ما به عنوان قرارگاه حضرت زینب (س) در آنجا مأموریت داشتیم تا این شهر را آزاد کنیم. دیر العدس در آن زمان در دست گروه‌های مختلفی مثل مسلحین معارض داخل سوریه و جبهة النصره عراق و شام بود.

قبل از طلوع آفتاب و همزمان با اذان صبح به خط زدیم  و توانستیم یک سوم شهر را آزاد کنیم. هوا که روشن شد، هنوز دو سوم شهر در دست آنها بود.بعد از روشن شدن هوا دشمن عقبه و مسیر پشتیبانی ما را مختل کرد و دیگر نتوانستیم ادامه دهیم.

نزدیکی های ظهر در بیسیم متوجه شدم سردار سلیمانی می‌خواهد به منطقه بیاید. آنجا به شدت زیر آتش بود و شرایط سختی داشتیم. حاج قاسم همیشه در شرایط سخت می‌آمد و در خط مقدم حضور می‌یافت و از نزدیک شرایط و میدان را می‌دید و تدابیر و برنامه‌های خود را به نیروها و فرمانده منطقه ابلاغ می‌کرد.

وقتی به منطقه آمدند، اولین چیزی که به محض دیدن ایشان دریافت کردم -علی رغم شدت آتش توپخانه و خمپاره های دشمن- سکینه و آرامش قلبی ایشان بود. مأموریت ما آزادسازی دیر العدس بود ولی توانسته بودیم تنها یک سوم را آزاد کنیم و دو سوم را هنوز آزاد نکرده بودیم، انتظار داشتم ایشان به ما بگوید که چرا نتوانستید و نشد؛ اما هیچی نگفتند و فقط وضعیت را پرسیدند و قسمت‌های مختلف میدان را بررسی کردند و رفتند.

قبلاً با سردار سلیمانی بر سر موضوع «توکل» صحبتی داشتم و برایشان گفته بودم که شهید باکری به ما یاد داده که اگر کاری به لحاظ عقلی، محاسباتی، نظامی، منطقی و منطقه‌ای غیر ممکن باشد، به شرط اخلاص و توکل به خدا، ممکن می‌شود.

بعد از 20 دقیقه دیدم پیک آمد و یک یادداشت از طرف ایشان آورد که شامل 8 دستور برای بنده بود. در انتهای آن هم نوشته بود: «ابوحسین بنویسد که آیا می‌تواند آنها را اجرا کند یا نه؟»

نامه را نگاه کردم. دیدم نمی‌توانم اجرا کنم. واقعا هیچ کدام از آنها قابل اجرا نبود. با ایشان تماس گرفتم تا سوالی بپرسم. در انتهای مکالمه گفتند اگر بتوانی توکلی که شهید باکری گفته است را پیدا کنی، می‌توانی.

شرایط سختی بود. قلباً به شهید باکری پناه بردم و گفتم: «می‌بینید نمی‌توانم و شدنی نیست؛ چه کار کنم؟» با تمام وجودم احساس کردم و می‌توانم به جرأت بگویم شهید باکری آمدند و دست مرا گرفتند و گفتند توکل کن. آنجا به خدا توکل کردم و از آن به بعد چند کلامی به زبان مادری (ترکی) با خداوند صحبت کردم و گفتم خدایا به من کمک می‌کنی؟ می‌خواهم به تو توکل کنم. آخر سر هم گفتم ای خدای باکری از این به بعد به تو توکل کردم؛ از این به بعد با توست.

در جواب نامه ننوشتم که می‌توانم انجام بدهم. یک سوزن به انگشتم زدم و خونم را پای کاغذ گذاشتم و گفتم این نامه را به حاج قاسم بدهید؛ با خونم نامه را امضاء می‌کنم. بینی و بین‌الله نمی‌توانستم و هیچ زمینه و امکانی فراهم نبود که این اتفاق بیفتد.

از زبان راوی می‌گویم که «نامه را برای حاج قاسم بردیم  و ایشان نامه را باز کردند. خون را که دیدند، اندکی منقلب شدند و آن را تا کردند و در جیب گذاشتند و گفتند می‌برم به آقا نشان بدهم تا ببینند چه سربازانی در خط مقدم دارند».

باید به منطقه می‌رفتم، شرایط بسیار سخت و آتش دشمن خیلی سنگین و عقبه‌مان هم بسته بود. وقتی هوا کاملاً تاریک شد، از خاکریزی که بین ما و دشمن بود رد شدم و به سمت دیگر رفتم و دیدم دشمن بساطش را برداشته و در حال فرار است. یک نفر از آنان از شب تا روز پنهان شده بود که ما صبح او را پیدا کردیم. او گفت نیروهای ما احساس کردند که شما می‌خواهید ما را دور بزنید. واقعاً در آنجا برای ما ثابت شد که سکینه و آرامش قلبی حاج قاسم برای چه بوده و توکلی که شهید باکری فرموده‌اند اگر خالصانه باشد، خدا غیرممکن را ممکن می‌سازد. فردا صبح حاج قاسم آمدند و همدیگر را در دیر العدس دیدیم. درحالی که تبسم بر لب داشتند گفتند: «ابوحسین خوب کارش را کرد.»

آخرین اخبار
پربازدید ها
تصاویر
صفحه خبر بالای تصاویر
اخبار داغ
جزئیات تماس تلفنی مکرون با پوتین درباره ایران جزئیات تماس تلفنی مکرون با پوتین درباره ایران
کرملین شامگاه سه‌شنبه از تماس تلفنی میان «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه و «امانوئل مکرون» رئیس‌جمهور فرانسه خبر داده و با انتشار بیانیه‌ای مطرح کرد: رئیس‌جمهور پوتین و رئیس‌جمهور ماکرون بر حل بحران برنامه هسته‌ای ایران از طریق ابزار‌های سیاسی و دیپلماتیک تاکید کردند.»
آثار شگفت انگیز کاهش فشار خون آثار شگفت انگیز کاهش فشار خون
تصور کنید با هر قدم، نه تنها به مقصدتان نزدیک می‌شوید، بلکه به قلبی قوی‌تر و رگ‌هایی آرام‌تر دست می‌یابید. پیاده روی، این فعالیت ساده و در دسترس، قدرتی شگفت انگیز در کاهش فشار خون و ارتقای سلامت کلی شما دارد.
پنج مقصد امن برای پول‌هایی که نمی‌خواهید بسوزند پنج مقصد امن برای پول‌هایی که نمی‌خواهید بسوزند
حمله هوایی رژیم اسرائیل به کشورمان ایران یک تجربه غیرمنتظره بود که مهمترین اولویت برای هرکس حفظ جان در شرایطی بود که سرو صدا‌های عجیب برخورد موشک یا مقابله پدافندی ایران شنیده می‌شد. اما امنیت مالی نیزمساله مهمی است.
تنهایی عمیق دختران خطرناک است تنهایی عمیق دختران خطرناک است
گزارش سازمان بهداشت جهانی شیوع بی‌سابقه تنهایی و انزوای اجتماعی در میان دختران نوجوان را بررسی کرد.
دستیار ایرانی ایلان ماسک دستیار ایرانی ایلان ماسک
دستیار دیرینه ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان، اغلب توسط کارمندان تسلا به عنوان فردی که قادر به تأثیرگذاری بر تصمیمات رهبر غول فناوری آمریکایی است و اغلب از طرف او عمل می‌کند، شناخته می‌شود.
ماجرای دستگیری پدر زن نوید محمدزاده چه بود؟ ماجرای دستگیری پدر زن نوید محمدزاده چه بود؟
ارگان رسانه‌ای سپاه پاسداران نوشت ساعاتی پیش غفور حسینی پدرزن نوید محمدزاده با ارائه مدارک اقامتی خود آزاد شد.
علی دایی سرمربی پرسپولیس می‌شود؟ علی دایی سرمربی پرسپولیس می‌شود؟
مدیران باشگاه پرسپولیس قصد دارند با علی دایی برای نشستن روی نیمکت این تیم مذاکره کنند.
برگزیده
چرا مادر سردار باقری شرمنده بود؟ چرا مادر سردار باقری شرمنده بود؟
مادر شهیدان حسن و محمد باقری چند سال قبل در گفت‌وگویی از شرمندگی خود در برابر مادران شهدا سخن گفت: وقتی مادرانی هستند که مثلاً ۲ شهید یا سه شهید داده‌اند واقعاً انسان پیش آنها خیلی شرمنده است.
"علاج" چاوشی "علاج" چاوشی
در پی وارد شدن هجمه‌هایی به محسن چاوشی از طرف عناصر ضد انقلاب خارج‌نشین، رئیس سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس و مقاومت، یادداشتی حمایتی خطاب به وی نوشت.
بامداد بیات روی دوش حامی و مانی رهنما تشییع شد + فیلم بامداد بیات روی دوش حامی و مانی رهنما تشییع شد + فیلم
بامداد بیات، آهنگساز و نوازنده توانای موسیقی ایران، روز دوشنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۴ در سن ۴۰ سالگی درگذشت.
صفحه خبر بالای تصاویر